عنوان
فقه نظام اجتماعی
اصطلاحنامه
روابط اجتماعی -- جنبه های مذهبی -- اسلام (Social interaction -- Religious aspects -- Islam) | روابط اجتماعی (Social interaction) | روابط اجتماعی (فقه) (Social interaction (Islamic law)) | صدر، سيد محمد باقر، 1931 - 1979م. -- دیدگاه های سیاسی و اجتماعی (Sadr, Muhammad Baqir -- Political and social views) | فقه (Islamic law) | فقه اجتماعی -- نشست ها
پدیدآورسازمانی
مدرسه فقاهت
ناشر
محل نشر
سایت مدرسه فقاهت
نویسنده
تاریخ نشر
1392/11/05
اندازه
11MB
زبان
فارسی
یادداشت
بحث ما در نظام اجتماعی اسلام به بحث امامت کشیده شد و سه نکته را در بحث امامت ما لازم بود روشن کنیم یا تا حدودی وارد این بخش شدیم که باید مشخص بشود بحث امامت یا اصل امامت در اسلام که اصل اعتقادی است از یک جهت اما چون کار کرد اجتماعی دارد پس حتما این بحث به نظام اجتماعی مرتبط هست پس اینجا دو سؤال ما باید داشته باشیم و دنبال پاسخ آنها باید باشیم چه نوع رابطهای است میان اصل امامت و امامتی که شیعه به آن پایبند هست یعنی امامت معصوم با نظام اجتماعی چه نوع اراتباطی است بین این اصل اعتقادی که یک اصل اجتماعی هم هست و در مجموعة نظام اجتماعی جای خاص پیدا میکند به خاطر این که این اصل کارکرد اجتماعی دارد تأثیرگذار است در ترسیم جامعه نظام اجتماعی جامعه از لحاظ فنی وقتی ما میگوییم یک نظام داریم یک منظومه داریم برای جامعه مجموعهای از قوانین داریم که این قوانین با هم دست به دست هم میدهند و روابط اجتماعی ما را نظم میبخشند پس کارکرد این امامت در نظم بخشیدن به روابط انسانها این مورد توجه باید قرار بگیرد خب یک سؤال سوم هم در اینجا متولد میشود از این سؤال وقتی میگوییم این کارکرد دارد و تأثیر گذار است در نظم بخشیدن به روابط چگونه این یعنی یکی مکانیسم این تأثیر گذاری یعنی دو سؤال در حقیقت اینجا حالا باید پاسخ داده شود چهار سؤال جمعا میشود یکی مکانیسم این تأثیر گذاری یکی هم جایگاهی که این امامت پیدا میکند در مجموعة نظام اجتماعی پس ما چهار سؤال در حقیقت اینجا در فرا روی ما قرار میگیرد یک اصل رابطة امامت با نظام اجتماعی سؤال اول سؤال دوم کارکردهای این امامت در نظام اجتماعی یعنی در تنظیم و تحدید و تعیین روابط بین انسانها در جامعه و سوم مکانیسم این تأثیر گذاری و این عملکرد چگونه میتواند یعنی به روش غیبی امامت میآید و روی روابط اثر میگذارد یا یک روش علمی و منطقی این تأثیر گذاری حاصل میشود چهارم جایگاهی که این امامت در این نظام پیدا میکند یعنی مثلا میگوییم مثل عمود خیمه است همانطوری که گفته شده است الصلاة عمود الدین امامت گفته شده است که بالاتر از نماز وروزه است ولایت بدون ولایت این نمازی که عمود دین است بدون ولایت این خنثی میشود این نماز اثرش از بین میرود یا بی خاصیت میشود بی حاصل میشود قبول نمیشود خب این چه جایگاهی پیدا میکند این امامت و این ولایت که حتی عمود این خیمة دین به وسیلة امامت استوار میشود و محکم میشود و تأثیرگذار میشود به منزلة مثل روایتی که میفرماید الصبر من الایمان به منزلت رأس من الجسد قله و اساس و آن رکن رکین ایمان صبر میشود اینجا هم رکن رکین نماز ولایت میشود پس اگر گفتیم ولایت ستون اصلی دین است یعنی مقوم ستون دین که نماز است به عبارتی دیگرمقوم نظام اجتماعی است همانطوری که نماز چگونه در بهبود روابط اجتماعی انسانها اثر میگذارد