عنوان
فقه نظام اجتماعی
اصطلاحنامه
روابط اجتماعی -- جنبه های مذهبی -- اسلام (Social interaction -- Religious aspects -- Islam) | روابط اجتماعی (Social interaction) | روابط اجتماعی (فقه) (Social interaction (Islamic law)) | صدر، سيد محمد باقر، 1931 - 1979م. -- دیدگاه های سیاسی و اجتماعی (Sadr, Muhammad Baqir -- Political and social views) | فقه (Islamic law) | فقه اجتماعی -- نشست ها
پدیدآورسازمانی
مدرسه فقاهت
ناشر
محل نشر
سایت مدرسه فقاهت
نویسنده
تاریخ نشر
1392/10/16
اندازه
11MB
زبان
فارسی
یادداشت
بحث ما در نظام اجتماعی با توجه به تعریفی که برای نظام داشتیم ما را به اینجا کشاند که قلمرو نظام اجتماعی یا فقه نظام اجتماعی را به گونهای ببینیم که جامعیت این نظام برای تمام ابعاد وجوبی انسان را به عنوان یک اصل تلقی کند و فردیت و اجتماعی بودن را دو قلمرو نتوانیم حساب کنیم به لحاظ این که یک تأثیر متقابل روابط اجتماعی بر فرد و خصوصیت فردی و تأثیر خصوصیات فردی فرد بر روابط اجتماعی یک امری است اجتناب ناپذیر و به همین خاطر شاید بتوانیم بگویم که عدم امکان تفکیک میان این دو بعد یعنی بعد فردی و اجتماعی اگر باز این تعبیر درست باشد که دقیق شاید نباشد که بگوییم ما بگوییم یک بعد فردی یک بعد اجتماعی داریم ما در متن بعد فردی انسان به لحاظ این که در بعد فردی شما رابطة انسان را با خود و دیگران باید ببینید رابطة انسان با خود خدا و طبیعت اینها ابعاد وجودی انسان را میتواند ترسیم کند وهر یک از این ابعاد یعنی رابطة فرد با خدا رابطة فرد با خد میتواند با رابطة خود با انسان و رابطة انسان با طبیعت اثر گذار باشد همینطوری که رابطة انسان با طبیعت یا رابطة انسان با دیگران میتواند روی نوع رابطة او با خودش و با خدا اثر بگذارد بنابراین ما کلیت دین را اگر در نظر بگیریم جامعیت دین و کلیت دین به این است که تمام این قلمروها را یا این روابط را دین باید در نظر بگیرد و نظم به آنها بدهد و این رابطه را از لحاظ کمی و کیفی مورد قانون مندی قرار بدهد قانونمند کند این رابطه را خب با این رویکرد ما دیگر فرد و جامعه را در یک حد خاصی میتوانیم از هم جدا کنیم یعنی با یک نگاه عمیق اینها از هم جدا نمیشوند فقط از لحاظ بحثی از لحاظ تصنیف بعضی مباحث یعنی بعضی مباحث در اجتماعی بودن پر رنگ است مثل نماز جماعت مثل نماز جمعه نماز عید عیدین جهاد فی سبیل الله حج خانة خدا اینها بعد اجتماعی پر رنگی دارند و بعضی از مسائل بعد فردیشان پر رنگ است مثل نماز نافله خب در اینجا با توجه به این که اینها تفکیک ناپذیرند پس مال تفکیکی که میکنیم یک تفکیک سطحی است تفکیکی است که بر اساس این که ما میخواهیم مثلا طبقه بندی کنیم مباحث را به این خاطر میگوییم ما افراد فردی احکام اجتماعی وگرنه همة احکام به هم مرتبط هستند چون حوزههایی که برای این احکام وجود دارد حوزههای مرتبط هستند فی حد نفسه خب این یک بحثی است که حالا این بحث جای دقت و تأمل دارد و شاید بعضیها این نوع یا این نگاه را یک نوع نگاه افراطی مثلا در زمینة تشخیص نظام اجتماعی ببینند ولی علی ای حال این قابل مطرح شدن است وقابل تأمل است تا اینجا دو بحث را ما پشت سر گذاشتیم تعریف و قلمرو تا این که ما به رابطة نظریه و نظام هم که به عنوان یکی از مباحث مقدماتی بود و این بحث را پشت سر گذاشتیم را یاد آوری میکنیم تا مشخص شود ما در نظریه دنبال چیستی و چرایی یک مطلبی هستیم و در نظام دنبال چگونگی انجام آن امری که چیستی او و چرایی او را در نظریه روشن کردیم پس در نظریة اجتماعی که مثلا میگوییم نظریة خلافت انسان است برای خدا چیتسی این خلافت و چرایی این خلافت را تبیین میکنیم و در نظام اجتماعی نظام خلافت را تبیین میکنیم