عنوان
فقه نظام اجتماعی
پدیدآورسازمانی
مدرسه فقاهت
ناشر
محل نشر
سایت مدرسه فقاهت
نویسنده
تاریخ نشر
1392/02/10
اندازه
13MB
زبان
فارسی
یادداشت
بحث ما در نظام اجتماعی اسلامی بود که عرض کردیم این نظام اجتماعی هدف یا اهدافی و ارزشهایی در حقیقت به آن روح و محتوی میدهند و ارکان آن را تشکیل میدهند ارکانی که برای نظام اسلامی شمردیم آن هدف ویژهای که آن نظام اسلامی داشت وآن لقاء الله است یا رسیدن به خداست یا قرب الی الله میتواند باشد و با توضیحاتی که مفصل گذشت این رکن اول یا هدفمند بودن این نظام به گونهای که این هدف روح این نظام را تشکیل میدهد بعد در درون این هدف یا معنای واقعی این هدف متقوم است این هدف به توحید توحید الهی تقوم این هدف به توحید آثاری را برای خود این نظام و بقیة ارکان نظام و همچنین آثاری را در قوانین تفصیلی نظام و در خود جامعهای که این نظام بر او حکومت خواهد کرد خواهد گذاشت عرض شد یا اگر از توحید بخواهیم حرکت کنیم یعنی به شکل فلسفی بخواهیم چینش بدهیم بگوییم رکن اول این نظام توحید است وقتی توحید شد توحید هدف قرار میگیرد یعنی از توحید ما به هدفی بین و روشن میرسیم که حتما این نظام باید دنبال تحقق این هدف باشد آن قولوا لا اله الا الله تفلحوا که پیامبر فرمودند یعنی خاستگاه ریشة این نظام توحید خواهد بود آن وقت این توحید باعث میشود که هدف گیری این نظام در همین مسیر باشد در مسیر توحید باشد و آنچه که انسان را به توحید خالص خدا میرساند الا لله الدین الخالص میتواند این آیه در اینجا بیانگر این واقعیت باشد و آیات فراوانی که انسان را به توحید دعوت میکند و اخلاص در توحید اخلاص در توحید یعنی تمام حرکت و نیت و همة ابعاد وجودیش در جهت توحید قرار بگیرد وآن هدفی که در اینجا مطرح میشود یک هدف شمولی و فراگیر خواهد بود بنابراین وبر همین اساس عبادت که عبودیت انسان برای خدا به عنوان یک رکن در این نظام معرفی میشود این به عنوان سنبل یا به عنوان یگانهراه همینطور که قرآن فرمود وان اعبدونی هذا صراط مستقیم وما خلقت الجن والانس الا لیعبدون این راه منحصر به فرد است صراط مستقیم کوتاهترین راه که جایگزین ندارد علی البدل ندارد این وقتی کوتاهترین راه بود یعنی یگانه گزینة میان انسان و خدا میشود عبادت او خب گفتیم باز این عبادت به یک راکن دیگری متقوم بود قوامش به خلافت انسان بود یعنی انسان از راه خلافتی که خدا به او داده است میتواند آن حق عبادت را و آن عبودیت مطلوب را انجام بدهد حالا با توضیح مفصلی گه گذشت و تبلور این تبلور این خلافت انسان خلافت عامة انسان در خلافت خاص انسانهای معصوم انبیاء و اولیاء هستند که این هم در این نظام اجتماعی یک رکن خواهد بود و اجتناب ناپذیر به همین خاطر فرمود الحجة قبل الخلق ومعه الخلق وبعد الخلق لو لم یبقی فی الارض الا اثنان لکان احدهما الحجة قبل فلله الحجة البالغة ولو شاء لهداکم اجمعین این آیات و روایات نشانگر این هستند که ما جامعهای بدون حجت ونظامی بدون حجت یعنی زمانی میگوییم جامعه بدون حجت معنی ندارد که در آن نظام حجت یک رکن باشد وگرنه اگر رکن نبود ممکن است ما جامعة بی حجت تصور کنیم یعنی همیشه مصادیق گویای آن واقعیتها وقوانین برتری هستند بر آن مصادیق حکومت میکنند یعنی یک وقتی شما میگویید