عنوان
فقه نظام اجتماعی
پدیدآورسازمانی
مدرسه فقاهت
ناشر
محل نشر
سایت مدرسه فقاهت
نویسنده
تاریخ نشر
1392/02/07
اندازه
11MB
زبان
فارسی
یادداشت
بحث ما در نظام اجتماعی به ارکان نظام اجتماعی اسلام پرداختیم و سپس در جلسة گذشته به ویژگیهای نظام اجتماعی وارد شدیم و برای این نظام اجتماعی دارای هشت رکنی که توصیف کردیم عرض شد که بعضی از این ارکان خودشان را در این نظام اجتماعی به گونهای نشان میدهند که ویژگیهای خاصی به این نظام میدهند رکن توحیدی که در نظام اجتماعی عرض شد و بیان شد این ویژگی را به این نظام میدهد که این نظام را یک نظامی که از یک منشأ یک منبع بسیار استثنایی اگر تعبیر درست باشد منبعی که منحصر به فرد است منبعی که احاطة به همة هستی دارد منبعی که منبع وجود است و انسان را آفریده است به تعبیر خود قرآن کریم الا یعلم من خلق یعنی آن دانای به انسان به آفرینش انسان و شؤونات انسان و نیازهای انسان از کسی که احاطة کامل به انسان دارد این نظام دارد نشأت میگیرد و گرفته میشود و این فرق میکند با بقیة نظامها این که در ساز خود انسان هستند انسانی که خودش به محدودیت خودش محدودیت علمی خودش و محدودیت اطلاعات انسان نسبت کل قوانین حاکم بر هستی انسانی که اقرار دارد به ضعف و جهل خودش بعد این انسان برای خودش برنامهریزی میکند و مدیریت میکند به تعبیر قرآن کریم یعلمون ظاهرا من الحیاة الدنیا کسانی که از خدا میبرند و بریدهاند اینها بخشی از واقعیتها را میبینند و آن هم واقعیتهای ملموس و محسوس دنیوی نه همة واقعیتها یعنی بخشی از یک بخش از کل هستی بخشی از هستی آن بخش دنیوی و مادی محسوس و از بخش مادی و محسوس هم بخشی از آن را به دلیل این که علم در حال تکامل است و مسیر علمی انسان با این که بسیار پر شتاب است همین دلیل بر این است که خیلی از مجهولات برای انسان هنوز حاکم و انسانی که محکوم این جهل خودش هست این انسان میآید و برای خودش قانونگذاری میکند و خب این را مقایسه کنیم با یک قانونی که از یک مصدر و منبعی چون خدا خدای علیم حکیم خبیر که همه چیز و تار و پود انسان را میشناسد و کل واقعیت انسان را میشناسد تمام مراحل تکاملی انسان را از قبل از دنیا و بعد از دنیا میبیند و انسان دنیا را برای آن انسان مطلوب انسان اخروی یا انسان هدف داری که به پلة آن اهداف میخواهد برسد ببیند و او بیاید و برای انسان برنامهریزی کند چقدر تفاوت فاحش است بین این منبع و آن منبع پس آن رکن توحید چنین ویژگی به این نظام اجتماعی میدهد که در هیچ جای دیگر این ویژگی یافت نمیشود لذا فرمود قل ان هدی الله هو الهدی هدایت الهی فقط و فقط این صواب است و صحیح است هدایت اصلا همین است جز این نیست صیغة الله این هدایت خدایی این رنگ و بوی الهی دارد این نگاه این قانون خدایی است صیغة خدا بر او هست ومن احسن من الله صبغة چه صبغهای بهتر از این صبغه وجود دارد اصلا وجود ندارد پس برترین و بهترین از لحاظ منبع در این برنامه ریزی در نظام اجتماعی اینجا یک ویژگی بسیار متمایزی است که شاید به عنوان اولین و مهمترین ویژگی قابل تحقیق است به همین خاطر اینجور تعبیر کردیم انه نظام الهی یستمد روحه و مضمونه و اطاره و صبغته و حقیقته من الله همه چیز این نظام هم ظاهرش هم باطنش تار و پودش محتویاتش و آنچه که به این نظام ربط دارد همه از خداست مصدر الوجود و خالق الکون و مکون الانسان و خاطره العالم بکل اجزائه و حاجاته والاهداف التی خلقه من اجلها و جاء به من اجلها الی هذه الحیاة اجزاء وجودی انسان نیازهای انسان اهداف یعنی خدای آیندهنگر واقعیت نگر حقیقت شناس حقیقت دان انسان که اصلا دانش و علم او به انسان با هیج دانش و علم دیگری قابل مقایسه نیست ان الله عنده علم الساعه ویعلم ما تغیض الارحام وما تزداد چیزهایی که هیچ کس نمیداند به تعبیر بعضی روایات ما استأثر الله بعلمه چیزهایی که خدا علمش را فقط برای خودش اختصاصی قرار داده است و منحصر به فرد است دانش او را به هیچ کس دیگر نداده است ما تدری نفس ماذا تکسب غدا وماتدری نفس بای ارض تموت انسان میتواند