عنوان
فقه پزشکی: سیره ی عقلاء، پیوند عضاء
پدیدآورسازمانی
مدرسه فقاهت
محل نشر
قم
تاریخ نشر
1399/09/08
اندازه
8:98MB
زبان
فارسی
یادداشت
بحث ما راجع به کاشفیت عدم ردع از کلام معصوم نسبت به سیره های عقلائیه معاصر بود و آخرین طریقی که بیان کردیم تمسک به قاعده لا ضرر ولا ضرار بود.
بحث به اینجا رسید که این قاعده آیا فقط شامل ضرر حقیقی و تکوینی می شود و یا شامل ضرر عرفی هم می شود وبرای اینکه اثبات شود که این قاعده، ضرر عرفی را هم شامل می شود وجوه وجود دارد.وجه اول: مرجعیت عرف در تطبیق بر مصادیق خلاصه تحقیق خود را عرض می کنم. هر دو نظریه که جلسه قبل بیان کردیم (نظریه مشهور و نظریه مرحوم امام) به یک سری از مثال ها تمسک کرده اند ولی دلیل و برهان خاصی آورده نشده است.مشهور به این گونه مثال ها تمسک کردند:
1. کتاب عروة الوثقی مساله 4: اذا کان الماء اقلّ من الکرّ ولو بنصف مثقالٍ یجری علیه حکم القلیل؛ آب کرّ ولو از نصف مثقال کمتر باشد حکم آب قلیل را دارد
اینجا دقت عقلی به کار رفته است چون عرف نصف مثقال را مضرّ نمی داند.
2. کتاب عروة الوثقی، کتاب الزکاة: الثانی العقل فلا زکاة فی مال المجنون فی تمام الحول او بعضه ولو ادواراً بل قیل انّ عروض الجنون آنامّا یقطع الحول؛ یکی از شرایط زکات، عقل است و اگر شخص در بعض سال گرچه ادواری جنون پیدا کند زکات بر او واجب نیست، بلکه قیل: یک لحظه هم جنون بیاید عقل سنه ای را قطع می کند. مرحوم سید با قیل بیان فرموده اما وقتی به حواشی رجوع می کنیم مرحوم شاهرودی می گوید: بل یضرّ لانّ المدار فی مقام التطبیق علی الدّقة دون المسامحة العرفیه التی هی المحکمة فی المفاهیم؛ چون ملاک دقت عقلی است یک لحظه جنون هم به عقل ضرر می رساند.
مرحوم قمی هم درتعلیقه خود می فرماید: فیه شائبة اشکالٍ.
حضرت امام هم می فرماید: المیزان عدم اضراره بالصدق ففی الساعة اشکال فضلاً عن الازید.
مدعیان نظریه دوم که اساس آن حضرت امام است هم مثال هایی مطرح نموده اند:
1. صدق دم:
رنگی که از خون باقی می ماند آیا صدق دم بر آن می شود یا خیر؟ اینجا فقها فتوا داده اند که دم بر رنگی که باقی مانده صدق نمی کند. طبق این فتوا در تطبیق بر مصادیق باید به عرف رجوع کنیم.
2. مفهوم غنا:
برای مفهوم غنا تعاریف متعددی بیان شده است. عده ای گفته اند: صوتی که دارای ترجیع باشد ( فراز و نشیب داشته باشد) و مخصوص مجالس لهو باشد را غنا گویند. اینجا گفته اند برای اینکه غنا را از غیر آن تشخیص دهیم به عرف رجوع می کنیم.
ابتدا ما باید این مساله را بررسی کنیم که آیا سیره عقلاء در تعیین مصداق و تطبیق موضوعات بر خارج به عرف رجوع می کند؟ آیا عقلاء در قوانین بشری نهاد یا سازمانی را قرار دادند که به آن رجوع می کنند( به دقت عقلی رجوع می کنند یا به عرف دقیق یا به عرف مسامحه گر). در این مساله نتیجه گیری بسیار مشکل است. البته عرف مسامحه گر ملاک نیست و بحث ما بین دو دیدگاه ( دقت عقلی و عرف دقیق) مطرح می شود یا اینکه قائل به تفصیل می شویم.
نکته 1: کسانی که می گویند ملاک در تطبیق عرف است منظورشان عرف دقیق است نه عرف مسامحه گر.
نکته 2: گاهی بین سعه و ضیق مفهوم و تطبیق بر مصادیق خلط صورت می گیرد. به این معنا که گاهی می بینیم یک لفظی مفهومش فی الجملة واضح است منتها وسعت این مفهوم روشن نیست. اینجا محل رجوع به عرف است و همه این را قبول دارند ولی اینجا می خواهیم مفهوم را بفهمیم و بحث سعه وضیق در مفهوم از باب مراجعه به عرف در مفهوم است نه مراجعه کردن به عرف در مصداق و تطبیق بر مصادیق.