عنوان
مسائل مستحدثه، مسأله کرونا
پدیدآورسازمانی
مدرسه فقاهت
محل نشر
قم
تاریخ نشر
1399/03/11
اندازه
13MB
زبان
فارسی
یادداشت
حدیث اخلاقی
عن علی علیه السلام قال صلوات الله و سلامه علیه: لا یدرک العلم براحة الجسم.[1]
خدا را شاکریم که باز شرایطی شد که بتوانیم بحثهای فقه را نشر دهیم و ان شاء الله در خدمت علم و حوزه و در محضر آیات و روایات باشیم.
چون اولین جلسه بحث بعد از تعطیلی است ان شاء الله که رفع موانع بیشتر باشد و خدا را شاکریم که در آخرالزمان زندگی میکنیم. خود زندگی در آخرالزمان به تعبیر روایات زمانی است که عقل به کمال میرسد و ظهور حجت خدا در آخرالزمان است.
ما چند مطلب را باید تذکر بدهیم:
مطلب اول
انسان برای زمان و مکان نیست؛ زمان و مکان برای انسان است و به انسان انسان میگویند سه انس دارد: انس با حضرت حق، انس با خودش و انس با دیگران. انس با حضرت حق انسان را عابد میکند و انس با خودش انسان را عارف میکند. معرفة النفس انفع المعارف.[2] و انس با دیگران انسان را متخلق میکند. و چون چنین است بهترین انسان کسی است که از زمان و مکان بهترین استفاده کند و مقتدای او امامی باشد که فوق زمان است. امام زمان روح زمان و مسلط و حاکم بر زمان است.
﴿هل أتی علی الإنسان حین من الدهر لم یکن شیئا مذکورا﴾.[3] هر روز که بر ما می گذرد بیش از هشتاد و شش هزار (86400) ثانیه خداوند برای ما زمان را شارژ می کند و بهترین انسان انسانی است که مدیریت بر نفس داشته باشد. اینجا است که زمان و مکان برای انسان است نه انسان برای زمان و مکان.
مطلب دوم
حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند: علم با راحتی جسم به دست نمی آید عمل جسم پرور است و علم روح پرور است و جسم و روح با هم پیوند دارند. آخرت هم با دنیا است نه اینکه از دنیا جدا باشد. الآن آخرت وجود دارد ما به آخرت موجود می رویم برای همین انسانی که در دنیا است نوعی است که دارای فرد است و فردی که در آخرت است فردی است که دارای انواع است. زمان ما هم میشود فوق زمان. بدن ما هم بدن برزخی و عقلی میشود. پس آخرت و بهشت و جهنم الآن آفریده شده است. پس باید تلاش کرد. ﴿لیس للإنسان إلا ما سعی.﴾[4]
ما باید بیشترین تلاش و کوشش را داشته باشیم. حالا که نتیجه برای سعی است هر چه سعی بیشتر باشد نتیجه هم مطلوبتر است.
مطلب سوم
زمان و مکان در حال تغییر و تحول است. همین الآن ما گرچه در یک زمان هستیم اما حالات نفسانی ما متعدد است. امام صادق علیه السلام: من استوی یوماه فهو مغبون[5] غبن هم ضرر جسمی و هم روحی است.
مطلب چهارم
ما دو نگاه به فقه میتوانیم داشته باشیم:
یکی فقاهت به معنی الأعم است که شامل اخلاق و اوصاف و اعمال و عقاید است. دین با این خصوصیات هم مالکش باری تعالی است.
نگاه دوم: فقه مصطلح است. یعنی انسان صاحب نظر در احکام الهی بشود. همانگونه که حوزهها متکفل این بخش هستند.
مطلب پنجم
فقه، یک فقه زنده است؛ چون فقه دین است و دین زنده است. بنابراین اسلام همانند قرآن جاودانه و همیشه است پس فقهی هم که مضاف به اسلام باشد خصوصیت مضاف إلیه را پیدا میکند چون اسلام جاودانه است هر چه هم که به آن اضافه شود جاودانه است. خدا را سپاسگزاریم که ما را به نبوت پیامبر صلی الله علیه و آله آشنا کرده است.
مطلب ششم
فقه مباحث مختلفی دارد یعنی از قرآن نشأت گرفت و ﴿تبیانا لکل شیء﴾[6] است. بیانگر همه ی اشیاء است.
اشکال
آیا مباحث جدید یا مسائل مستحدثه آیا باعث ایجاد فقه جدید میشود یا نه؟
الآن بعضی تعبیر می کنند فقه کرونایی در حالی که این بزرگنمایی یک مسئله ای است که در کتب دیگر است و ما این را نمی پسندیم. به تعبیر امام ره فقه جواهری است. فقه عترت است و فقه عترت هم منحصرترین مبین قرآن است این فقه زنده است و هر مسئله ای پیش آمد کند ما اصولش را در فقه داریم علینا إلقاء الأصول و علیکم التفریع.[7]
ما در موضوعات علوم هم قائل به تداخل بودیم حالا مسائل مستحدثه میتواند به یک نگاهی در یک علم باشد و به نگاهی دیگر در علم دیگر باشد.
جهات بحث در مسأله کرونا
ما در چند جلسه بحث این مسئله ی جدید ویروس کرونا را از نظر فقهی بررسی می کنیم.
وقتی ما این مسئله را بر دین عرض می کنیم در جهات مختلفی می شود بحث کرد:
1. از جهت اینکه چه هست در بحث هستی شناسی و توحید است.
2. و گاهی باید از مباحث اخلاقی باید با آن بررسی کنیم.
3. و به لحاظ سوم از جهت فعلی باید از افعال مکلفین بحث کنیم.
جهات فقهی بحث کرونا
اما نسبت سوم در مسئله ی فقهی ما چند مسئله را باید پاسخ دهیم. ما نباید بگوییم فقه کرونا این پسندیده نیست. بله می توانیم بگوییم مسئله ی کرونا. یعنی یک مسئله ی جزیی در عالم اتفاق افتاده باید چه کنیم؟
ما تعبیر داریم که عالم کهنه کتابی است که اول به آخرش افتاده است. ما باید زمان شناس باشیم. پس مسئله ی کرونا را باید بدانیم نه فقه کرونا.
پس ما که جوابهای کلی داریم و باید نسبت به موضوع جدید استخراج داشته باشیم.
ما باید نسبت سنجی کنیم.
مثلا بحث کرونا نسبتش با فرد چه نسبتی است و با جمع چه نسبتی دارد؟ و در کدام ابواب فقهی می آید؟ یک مسئله ممکن است شاید در ابواب مختلف فقهی قرار بگیرد؟ پس این در بحث زمان قرار می گیرد.
حتی می توان گفت می شود با عناوین مختلفی تزاحم داشته باشد.
مسئله ی آینده نسبت این مسئله ی جدید با مسائل و ابواب مختلف است یعنی فقه جدیدی نیست.