عنوان
مستثنیات از حرمت غناء،مبحث غناء،مکاسب محرّمه
پدیدآورسازمانی
مدرسه فقاهت
ناشر
نویسنده
تاریخ نشر
1396/10/05
اندازه
15MB
زبان
فارسی
یادداشت
خلاصه جلسه گذشته: بحث در رابطه با مواردی بود که از حرمت غناء استثناء شده است. یکی از موارد استثناء شده، حداء برای شترها بود. روایتی را بررسی کردیم از رسول خدا که در منابع اهل سنّت وارد شده بود. این روایت ضعیف بوده و دلالت صریحی هم در موضوع نداشت. بلکه بحث در رابطه با رجزخوانی بود، و نمیشد برای اثبات جواز حداء به آن استثناء کرد.
دلیل دوّم: عدم شمول ادّلهی منع
برخی قائل شدند چون دلیلی برای منع و تحریم این نوع از صدا نداریم، و در هیچ بیانی نه حداء را از مصادیق غناء معرّفی کرده است و نه مستقیماً به تحریم آن اشاره شده است.[1]
دلیل سوّم: اصل
اصل اباحه را برخی مرجع در تعیین حکم این مورد دانستهاند.[2]
دلیل چهارم: سیره
آیتالله سبحانی قائل هستند، اگر سیرهای از زمان رسول خدا بر حداء خوانی برای شترها در بین مردم ثابت بوده است، و شارع هم بیانی بر ردع آن وارد نکرده است، پس حداء خوانی جائز است.[3]
البته این دلیل ایشان بر اباحه حداء دلالت دارد، ولی ما نمیدانیم اصلاً این حداء از مصادیق غناء بوده است یا اینکه اساساً یک صوت مستقل و متفاوتی بوده است؛ چون حقیقتاً مشخص نیست که چه میزان از طرب و ترجیع در این صوت وجود دارد و چگونه میتوان از این جهت که غناء باشد از حرمت و جوازش بحث کنیم.
به هر صورت این دلیلی که آیتالله سبحانی بر این جواز اقامه کردهاند بهترین دلیل در باب است.
دلیل پنجم: شهرت
برخی استثنای حداء از مصادیق غنای محرّم را از فتاوای مشهور در شیعه دانستهاند.[4]
صاحب جواهر در مقام اشکال میفرمایند، این شهرت منعقد نمیشود. حتّی با تحقیق میتوان بر خلاف این فتوا شهرت را تحصیل کرد. اگر حداء از مصادیق غناء باشد، حرام بوده و دلیلی برای جواز آن نداریم.[5]
مرحوم امام خمینی قائلاند نه حلّیت حداء شهرتی دارد و نه حرمت آن مورد توافق عدهای واقع شده است، که مشهور باشد.[6]
قول دوّم: حرمت حداء
برخی از فقهاء قائل به حرمت حداء شدهاند. یعنی اگر حداء از مصادیق غناء باشد، دلیلی برای استثنای آن وجود ندارد. پس حرام است. و اگر حداء غناء نباشد، دلیلی برای تحریم آن نداریم. پس جائز است. به نظر ما همین قول حق است؛ زیرا دلیل معتبری بر استثناء آن نداریم.
مرحوم شیخ انصاری میفرمایند اگر حداء را از مصادیق غناء بدانیم و در آن قید اطراب را اخذ کردیم، دلیلی که صلاحیت استثنای آن را از حرمت غناء داشته باشد، در دسترس نیست.[7]
قول سوم: جواز حداء بدون تطبیق عنوان غناء
مرحوم صاحب جواهر میفرمایند: برخی حداء را قسیم غناء میدانند. بنابراین اباحه آن نه از جهت استثنای از حکم غناء، بلکه از جهت خروج آن از موضوع غناء میباشد.[8]
مرحوم سید لاری در حاشیه بر مکاسب همین خروج تخصّصی حداء از موضوع غناء را تأیید کرده و فرمودند: اینکه حداء را مستثنای از غناء بدانیم از بابتخصّص و استثناء منقطع است؛ چرا که حداء از مصادیق غناء به شمار نمیآید. از مقوّمات غناء اطراب و خفّتی است که در عقل شخص بالفعل و یا شأنا ایجاد میکند، حداء را برای شترها میخوانند و این موجودات عقلی ندارند تا حداء برای آنها خفّت و سبکسری همراه داشته باشد.
به نظر ما، تأمّلی که ایشان در این رابطه دارند، محل اشکال است؛ چرا که اساساً بحث در رابطه با حرمت برای حیوانات نیست که به بیعقلی شتر استناد کنیم. بحث در رابطه با حرمت حداء از جهت غناء بودن آن برای انسان است. اینکه آیا حداء از مصادیق غناء به شمار میرود یا نه؟ موضوع شناسی لازم دارد. اگر نتیجه وحدت آن دو بود، حرام خواهد بود و الّا حلال است.
مرحوم سبزواری در این رابطه فرمودند، اصل حداء صوتی است که شترها از شنیدن آن لذّت برده و بر سرعت راه رفتن آنها میافزاید. و این صوت هیچ ربطی به غنای محرّم ندارد. در حدیثی از امام صادق به نقل از رسول خدا آمده است: «زاد المسافر الحُداء و الشعر ما کان منه ليس فيه خناء[9] »[10] . در این حدیث امام حداء و شعرخوانی را توشه راه هر مسافری میشمارند. از همین میتوان فهمید این حداء یک نوع شعر و غزلی بوده است که مسافر را سرگرم کرده و شترها هم از شنیدن آن سریعتر راه میرفتند.[11]
آیتالله مکارم شیرازی هم موافق با این خروج تخصّصی حداء از موضوع غناء هستند.[12]
ادلّه قول سوم
دلیل اوّل روایت
برخی برای جواز حداء نه به عنوان غناء، دلیل آوردهاند به روایتی که از عائشه نقل کردیم[13] . به نظر ما این روایت هیچ دلالت صریحی بر حداء و جواز آن نداشت و سند ضعیفی هم داشت، فلذا نمیتوان به آن استناد جست.
دلیل دوم: اصل
اصال اباحه میگوید اگر حداء از مصادیق غناء نباشد، جایز است.
دلیل سوم: سیره
سیره مستمره مسلمین بر این بوده که برای راندن شتران از حداء استفاده میکردهاند و کسی از آن نهی نکرده.
به نظر ما این سیره دلیل بر جواز حداء هست امّا جواز حداء که به صورت غناء باشد را ثابت نمیکند.