عنوان
مکاسب محرمه،قیافه ،تعلیم و تعلم قیافهشناسی
پدیدآورسازمانی
مدرسه فقاهت
محل نشر
قم
تاریخ نشر
1398/12/25
اندازه
8MB
زبان
فارسی
یادداشت
خلاصه جلسه گذشته: صحبت در بحث فقه درباره حرمت تکسب به قیافهشناسی بود که یکی از کسبهای حرام این است که از قیافهشناسی کسب کند.
تعلیم و تعلّم قیافهشناسی
بحث امروز ما درباره تعلیم و تعلّم علم قیافهشناسی است. آیا تعلیم آن جایز است؟ آیا جایز است که انسان این علم را به دیگری آموزش دهد؟ بحث بعدی هم درباره تعلّم است که آیا آموختن علم قیافهشناسی جایز است؟
تعلیم قیافهشناسی
قول اول
آن مبنایی که در مباحث گذشته مطرح شد در این بحث هم تأثیرگذار است؛ به این معنا که اگر حرمت ذاتی برای قیافهشناسی قائل شویم و بگوییم که مثل شراب و زنا که از محرمات الهی هستند، قیافهشناسی هم عمل حرامی است، چنانکه مرحوم شیخ طوسی، مرحوم علامه حلی و دستهای از علما قائل شدهاند، پس تعلیم هم حرام خواهد بود.[1] [2] [3] همان دلایلی که در آن بحث اقامه شد در اینجا هم جاری است.[4]
قول دوم
اما اگر گفتیم که علم قیافهشناسی حرمت ذاتی ندارد بلکه اگر ملازم با یکی از محرمات الهی شد در آن صورت حرام است.[5] اگر نسبتی را بدون دلیل شرعی برای کسی ثابت کند، تهمتی بزند، غیبتی کند یا دروغی بگوید، قیافهشناسی حرام میشود اما اگر عمل قیافهشناسی مستلزم حرامی حرامی نباشد بلکه دزد یا گمشدهای را پیدا کند، دلیلی بر حرمت آن نداریم؛ همان گونه که ما این قول را انتخاب کردیم و دلایلش را در مباحث گذشته مطرح کردیم. طبق این مبنا همانگونه که علم قیافهشناسی حرمتش درصورتی است که «یترتّب علیها حرام» در اینجا هم میگوییم: تعلیم قیافهشناسی درصورتی حرام است که ملازم با یکی از محرمات الهی باشد اما اگر محرمات الهی نباشد تعلیمش جایز است و هیچ اشکالی ندارد.
چنانکه برخی از بزرگان این مطلب را بیان فرمودند: «أمّا مجرّد التعليم، لا للعمل أو لأجل العمل الغير المحرّم الذي هو الكذب أو الإلحاق على خلاف الموازين الشرعيّة أو تنقيص المؤمن أو المؤمنة، فالأظهر عدم الحرمة فيه».[6]
بنابراین درصورتی تعلیم قیافهشناسی حرام است که مستلزم حرامی باشد یا اینکه انسان شک کند کسی که علم را میآموزد آن را در عمل حرامی انجام دهد اگر اطمینان داشته باشیم که این شخص متعلّم علم قیافهشناسی را در محرّم استفاده نمیکند، تعلیمش جایز است و اشکالی ندارد.
آیتالله مکارم(سلّمهالله) فرمودهاند:«جواز التعلیم إلّا أن يكون مظنّةً للشكّ في الأنساب و مثاراً للتهمة»؛[7] تعلیم در قیافهشناسی جایز است مگر اینکه مظنه انتصاب نسب باشد یعنی نسبت کسی را به کسی بدهد یا تهمتی بزند.
این فرمایش درستی است و ما هم همین را میگوییم اما فقط تهمت را نمیگوییم بلکه دروغ، غیبت و ... هم حرام است و هر کدام از اینها چه به نحو قطع و جزم باشد و چه به نحو شک و ظن باشد هرچند که تردید داشته باشد و با تردید بیان کند جایز نیست؛ چون باعث تهمت به افراد، غیبت و دروغ میشود یا نسبتی است که شرعاً جایز نیست.
دلیل جواز
یکی از دلایلی که آوردهاند اصل جواز است[8] دلیلی بر حرمت قیافهشناسی نداریم، حرمتی هم که ملازم باشد نداریم بنابراین حرمت دلیلی ندارد.
تعلّم قیافهشناسی
همان گونه که اگر ملازم با هر محرمات الهی نباشد، تعلیم قیافهشناسی جایز است در بحث تعلّم هم همین را میگوییم. درصورتی که مثل شیخ طوسی، علامه حلی و برخی بزرگان، قائل شویم که قیافهشناسی مطلقاً حرام است باید بگوییم تعلیم و تعلّمش هم حرام است اما اگر بگوییم: درصورتی که ملازم با یکی از محرمات باشد حرام میشود تعلّم درصورتی حرام است که ملازم با یکی از محرمات الهی باشد.
تأثیر جزم
در اینجا هم باز مسئله جزم مطرح است؛ یعنی برخی از بزرگان در اینجا مسئله جزم را مطرح کردهاند[9] که اگر جزم پیدا کند این جایز نیست مفهوم کلام این است که اگر و جزم نباشد جایز است.
به نظر ما این مسئله که قیافهشناس جزم داشته باشد یا جزم نداشته باشد تأثیری در حرمت ندارد؛ بهخاطر اینکه جزم و قطع، امری قلبی است و در اختیار انسان نیست. قیافهشناس ممکن است قیافه را ببیند و یقین، ظن یا شک پیدا کند. اینکه اگر یقین پیدا کردی کارت حرام است اگر ظن پیدا کردی کارت جایز است از نظر شرعی نمیتواند سخن صحیحی باشد؛ زیرا امر قلبی است تکلیف شارع به فعل اختیاری تعلق میگیرد. امر قلبی در اختیار انسان نیست و نمیتواند متعلق تکلیف شود واقع شود. حرام و حلال خداوند در جاهایی است که در اختیار انسان است اما آنچه در اختیار نیست متعلق تکلیف واقع نمیشود.
بنابراین قائل میشویم که در بحث تعلّم هم اگر مستلزم حرامی باشد یا اینکه شک داشته باشد در حرامی بیفتد مثلاً نسبت کسی را به کسی بدهد که شرعاً جایز نیست یا تهمت، غیبت یا دروغی در کار باشد، تعلّم هم درست نیست.
آیتالله خوانساری (رحمةاللهعلیه) در اینجا فرمودهاند: «لايبعد حرمة تعلّم ما يوجب العلم أو الظنّ بنسبة بعض إلى بعض، مع أنّه قد يكون على خلاف ما حكم به الشرع»؛[10] اگر علم قیافهشناسی باعث علم یا باعث ظن نسبت شخصی به شخصی شود حرام است؛ چون ممکن است مخالف آن چیزی باشد که شرع بیان کرده است اما اگر نسبت نباشد یعنی گمشدهای را پیدا کند ایجاد دزدی را پیدا کند دراینصورت طبق فرمایش آیتالله خوانساری اشکالی ندارد.
به نظر ما فرمایش ایشان متین و درست است و اشکالی ندارد.
أخذ اجرت بر تعلیم
همانگونه که در بحث گذشته مطرح کردیم که أخذ اجرت در قیافهشناسی آیا جایز است یا نیست، درباره تعلیم هم همین بحث مطرح است که آیا أخذ اجرت بر تعلیم قیافهشناسی جایز است؟ این امر متوقف بر همین بحث است که اگر گفتیم قیافهشناسی شرعاً حرمت ذاتی دارد برای تعلیم اگر پولی بگیرد حرام است اما اگر گفتیم حرمت درصورتی است که ملازم با یکی از محرمات باشد، أخذ اجرت هم حرام نیست؛ پول میگیرد و قیافهشناسی را به کسانی که اطمینان دارد در مسیر حرام انجام نمیدهند یاد میدهد.
رجوع به قیافهشناس
آیا رجوع به قیافهشناس جایز است یا نیست؟
قول اوّل: برخی از بزرگان مانند مرحوم شیخ انصاری[11] (اعلیالله مقامه الشریف) و دستهای از بزرگان فرمودهاند که رجوع به قیافهشناس حرام است و نباید رجوع کرد.[12] کسانی که بهدنبال این امور هستند مسیرشان مسیر حرامی است و رجوع به اینها حرام است. تصور این بزرگان این است که بالاخره در این عمل یکی از محرمات الهی محقق میشود.
در جامعه امروز هم متداول است که برخی به اینها رجوع میکنند و مثلاً میگویند: «از آینده ما چه خبر؟ از قیافه چه چیزی تشخیص میدهید؟» آنها هم خطوطی را در دست انسان نگاه میکند و میگویند که آینده تو اینگونه است.
قول دوم: اگر رجوع به قیافهشناس برای اموری است که محتوای آن همراه با کار حرامی باشد رجوع حرام است؛ مثلاً اگر برای نسبت بچهای به پدرش تردید دارید به قیافهشناس رجوع کنید این کار حرامی است اما اگر برای پیدا کردن گمشده یا دزد رجوع میکنید اشکالی ندارد و جایز است.[13] [14]
نظر ما هم همین است که در سابق بیان کردیم و آیتالله مکارم هم همین است اگر ملازم با حرمت و محرمی باشد حرام است اما اگر ملازم نباشد رجوع به قیافهشناس برای رفع برخی از از مشکلات که انسان احتمال میدهد بتواند دزد یا گمشدهای را پیدا کند هیچ اشکالی ندارد.
دلیل جواز
دلیلش همان است که در مباحث گذشته مطرح شد؛ قیافهشناسی حرمت ذاتی ندارد بلکه حرمتش بهخاطر محرماتی است که ملازم با آن میشود. اگر ملازم با محرم شد حرام است و اگر ملازم نشد حرام نیست.
قول سوم: مرحوم آیتالله خویی(رحمهالله) میفرماید: «لا شبهة في حرمة الرجوع إلى القائف و ترتيب الآثار على قوله»؛[15] اگر به قول قیافهشناس ترتیب اثر بدهید حرام است و نباید رجوع کنید اما اگر ترتیب اثر نمیدهید، میگوییم: «ببینیم چه میگوید ما که قبولش نداریم، توجهی به حرفاش نداریم و اعتنا نمیکنیم اما میخواهیم امتحانش کنیم که ببینیم حرفهایش چیست» اگر بدون ترتیب اثر باشد اشکال ندارد اما اگر با ترتیب اثر بروید و میخواهید به حرفهایش ترتیب اثر بدهید و عمل کنید این رجوع جایز نیست.
نقد و توجیه
به نظر ما این فرمایش را باید توجیه نماییم؛ به این معنا که مقصود ایشان این است که اگر ملازم با محرماتی باشد این ترتیب اثر جایز نیست؛ یعنی میخواهد نسبتی را بدهد که این بچه متعلق به این پدر هست یا نیست، در اینجا اگر ترتیب اثر داده شود جایز نیست؛ لذا رجوع به قیافه شناس به این صورت که ترتیب اثر داده شود و الحاق نسبتی به کس دیگری شود جایز نیست یا اینکه نسبتی داده نمیشود بلکه تهمت، دروغ یا غیبتی میشود، در اینجا جایز نیست و این ترتیب اثر دادن جایز نیست.
مقصود مرحوم آیتالله خویی شاید این باشد در این صورت این فرمایش فرمایش درستی است و ما هم همین را پذیرفتیم اما اگر مراد ایشان این باشد که اصلاً گوش به حرفش ندهیم ،گوش دادن به حرف قیافهشناس به خودیخود اشکالی ندارد مثلاً میگوید: «احتمال میدهم که دزد فلانی باشد شما بروید تحقیق کنید، بپرسید، علایم و قراین را ببینید»، یا بگوید که گمشده شما در فلان جاست و شما ترتیب اثر بدهید؛ یعنی بلند شوید و بروید محلی را ببینید که گمشده شما در آن محل هست یا نیست اگر چنین ترتیب اثری باشد چه اشکالی دارد؟ یقیناً اشکالی ندارد؛ بنابراین ترتیب اثری که مرحوم آیتالله خویی میفرمایند، مقصود آثار محرم است نه آثار جایز. اگر آثار جایزه مثل پیدا شدن گمشده یا دزد باشد یقیناً جایز است. ظاهراً فرمایش ایشان مقصود از ترتیب اثر، آثار محرم است نه آثار جایزه؛ لذا ما هم نظرمان این است که اگر آثار جایز باشد، ترتیب اثر اشکال ندارد اما اگر آثار حرام باشد ترتیب اثر دادن جایز نیست.