عنوان
مکاسب محرمه،قیافه ،حکم تکلیفی
پدیدآورسازمانی
مدرسه فقاهت
محل نشر
قم
تاریخ نشر
1398/11/29
اندازه
11:1MB
زبان
فارسی
یادداشت
خلاصه جلسه گذشته: صحبت در رابطه با اقوال در بحث حکم تکلیفی قیافه شناسی بود.
قول پنجم
إن حصل الجزم بالقیافة و ترتّب عليها محرّم حرمت و إلّا كانت مكروهةً[1] .
اگر جزم حاصل شود یا محرّمی (مانند غیبت، تهمت، ایجاد اختلاف در خانوادهها و...) بر قیافه شناسی مترتب شود، قیافه شناسی حرام است؛ وگرنه مکروه است.
چه دلیلی میتوانیم بر این قول اقامه کنیم؟ مسلم است که اگر محرّمی بر قیافه شناسی مترتب شد، حرام است و هرچیزی که متضمن حرام باشد و حرامی بر آن مترتب شود، حرام است. امّا در مورد اینکه جزم باعث حرمت شود: آیا اگر به صورت ظنی و احتمالی بیان شود، حرام است؟ گفتیم که جزم و احتمال در اختیار انسان نیست و امری قلبی است؛ مگر اینکه بگویید که در زمان بیان، بیانش ممکن است قطعی یا احتمالی باشد؛ یعنی گاهی قیافه شناس با قاطعیت میگوید «این زن، مادر این بچه نیست» و گاهی میگوید: «احتمالاً این بچه متعلق به این مادر نیست». در مباحث گذشته مطرح کردیم که همین احتمال هم درست نیست و باعث مشکلات و اختلافات میشود و احتمال هم همان مشکل را ایجاد میکند. پس به نظر ما فرقی ندارد که به صورت قطعی بیان کند یا احتمالی؛ در هر صورت اگر حرامی بر آن مترتب میشود حرام است. پس معیار ما در بحث قیافه شناسی این شد که اگر حرامی بر آن مترتب میشود، حرام است و اگر حرامی بر آن مترتب نمیشود، حرام نیست و در مورد حکم تعلیم، تعلّم و تکسّبش بحث خواهیم کرد.
قول ششم: جواز القیافة و الأحوط استحباباً ترك القیافة مطلقاً[2] .
برخی از بزرگان می گویند که قیافه شناسی جایز است و حرام نیست ولی استحباب در ترک آن است.
سید طباطبایی (ره) میگوید: «لا بأس به و إن كان الأحوط تركه مطلقاً»[3] .
قول هفتم: الأحوط وجوباً ترك القیافة مطلقاً[4] .
احتیاط واجب این است که انسان دنبال قیافه شناسی نرود مطلقاً؛ چه جزم پیدا شود و چه جزم پیدا نشود، چه حرامی بر آن مترتب شود و چه حرامی بر آن مترتب نشود
ادله قول هفتم
دلیل اول: روایت
[5] حَدَّثَنَا أَبِي ([6] قَالَ حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ[7] عَنْ يَعْقُوبَ بْنِ يَزِيدَ[8] عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي عُمَيْرٍ[9] عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ[10] عَنْ أَبِي بَصِيرٍ[11] عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: «مَنْ تَكَهَّنَ[12] أَوْ تُكُهِّنَ لَهُ فَقَدْ بَرِئَ مِنْ دِينِ مُحَمَّدٍ (ص)». قُلْت: فَالْقَافَةُ؟ قَالَ: «مَا أُحِبُّ أَنْ تَأْتِيَهُم وَ قَلَّ مَا يَقُولُونَ[13] شَيْئاً إِلَّا كَانَ قَرِيباً مِمَّا يَقُولُونَ». وَ قَالَ: «الْقِيَافَةُ فَضْلَةٌ مِنَ النُّبُوَّةِ ذَهَبَتْ فِي النَّاسِ[14] »[15] ....»[16] .
برخی از فقها به این روایت استدلال کردهاند[17] [18] .
بررسی سند روایت: تمام روات این روایت امامی و ثقه اند و این روایت مسنده و ظاهراً صحیحه است.
امام صادق (ع) میفرمایند: کسی که کهانت کند یا برای او کهانت کنند، از دین پیامبر (ص) بری شده است. راوی میگوید: قیافه شناسی چطور؟ آن هم به همین شدت است؟ حرمت دارد؟ امام (ع) میفرماید: من دوست ندارم به قیافه شناس مراجعه کنم. از جمله «مَا أُحِبُّ أَنْ تَأْتِيَهُم» کراهت فهمیده میشود. دستور نمیدهند که به طور کلی ترک شود. قیافه شناسها حرف تازهای نمیزنند و همان چیزی را که شما میفهمید را می گویند. شما هم گاهی فردی را میبینید و می گویید از «قیافهاش خوشم آمد»، «صداقت دارد»، «نورانی است»، «از قیافهاش خوشم نیامد، مرا نگرفت» و... . قیافه شناس نیز همین را میگوید و گاهی کم و زیادش میکند و حرف تازهای ندارد و از خود میبافد. امام (ع) میفرمایند: قیافه شناسی، یک زیادی است که پیامبران دارند و مردم ندارند ولی در مردم هم مقداری هست و بین مردم هم آمده است. این زیادی خوب است یا نه؟ اگر یک زیادی است برای پیامبران و درایت است و تیزهوشی و...، پس خوب است.
سید عاملی (ره) میفرماید: «لايدلّ على الجواز[19] قوله (ع) في خبر «الخصال»: «الْقِيَافَةُ فَضْلَةٌ مِنَ النُّبُوَّةِ ذَهَبَتْ فِي النَّاسِ حِينَ بُعِثَ النَّبِيُّ (ص)[20] »[21] .
برخی مانند صاحب مفتاح الکرامه، خواستهاند بگویند که این برای پیامبر (ص) خوب است ولی برای مردم بد است و از این روایت برداشت کردهاند که مردم حق ندارند این کار را انجام دهند و این روایت بر جواز دلالت نمیکند. در حالی که «مَا أُحِبُّ أَنْ تَأْتِيَهُم» بر جواز دلالت میکرد؛ یعنی من دوست ندارم مراجعه کنم ولی حرام نیست و این عبارت ظهور در حرمت ندارد و کراهت استفاده میشود.
شیخ نجفی (ره) میفرماید: «ما ورد في بعض الأخبار من أنّ القيافة فضلة من النبوّة و العمل عليها منهم (ع) في بعض الأحيان محمول على ما لاينافي المقام المجمع عليه نقلاً و تحصيلاً[22] »[23] .
مرحوم صاحب جواهر میفرمایند: مواردی مثل ماجرای امام رضا (ع) و امام جواد (ع)، که در آنجا هم حضرت فرمودند که شما اگر میخواهید بیاورید ولی من دوست ندارم، در جایی است که محرّمی بر آن مترتب نباشد. این روایات دلالت میکند که قیافه شناسی نزد امام رضا (ع) و پیامبر (ص) انجام شده است ولی به آن رغبتی ندارند و آن را حجت نمیدانند و در این موارد محرّمی در کار نبوده است. از مجموع این روایات استفاده میشود که اگر محرّمی در جریان قیافه شناسی محقق نشود، قیافه شناسی مرجوح و مکروه است و نمیتوانیم به حرمت حکم کنیم. این برداشت صاحب جواهر است و به نظر ما حرف درستی است و همان حرفی است که ما قبلاً مطرح کردیم و البته گفتیم که محرّم، منحصر در بیان جزمی نیست و احتمال را هم شامل میشود. این که بگویید «این شخص احتمالاً زناکار است»، «احتمالاً به دین التزام ندارد»، «احتمالاً شرابخوار است» و... تهمت است و حرام است. اگر شخصی را در جامعه در معرض بی احترامی قرار دهید و حرفی بزنید که باعث شود آن شخص از نظر جامعه بیافتد و اعتبارش ساقط شود، گناه است. برداشت ما این است که از مجموع روایات میتوانیم استفاده کنیم که قیافه شناسی مرجوح است و حرمت را نمیتوانیم استفاده کنیم و فقط در صورتی که حرامی بر آن مترتب شود، حرام خواهد بود. اگر حرامی بر آن مترتب نشود، حرام نیست؛ مثلاً شخصی با قیافه شناسی، دزد اموال شما را پیدا کند.
دلیل دوم: اجماع[24]
دلیل سوم: اطلاق فتاوا[25]