عنوان
مکاسب محرمه،قیافه ،حکم تکلیفی
اصطلاحنامه
چهره | صورت (feces) | قیافه | کسب و کار حرام (Business, Illicit)
پدیدآورسازمانی
مدرسه فقاهت
محل نشر
قم
تاریخ نشر
1398/11/15
اندازه
11MB
زبان
فارسی
یادداشت
خلاصه جلسه گذشته: صحبت در قیافهشناسی بود که یکی از مکاسب محرمه است. عدهای درآمدهای کلانی از راه قیافهشناسی به دست میآورند. این کسب حلال است یا حرام؟ استدلال به آیه و برخی روایات در جلسات گذشته مطرح شد. در جلسه گذشته روایتی درمورد ماجرای شبهه برخی نسبت به اینکه امام جواد (ع) فرزند امام رضا (ع) است، مطرح شد:
و منها:[1] عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ[2] عَنْ أَبِيهِ[3] و عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ الْقَاسَانِيِّ[4] جَمِيعاً عَنْ زَكَرِيَّا بْنِ يَحْيَى بْنِ النُّعْمَانِ الصَّيْرَفِيِ[5] [6] [7] [8] [9] ، قَالَ: سَمِعْتُ عَلِيَّ بْنَ جَعْفَرٍ[10] يُحَدِّثُ الْحَسَنَ بْنَ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ، فَقَالَ: وَ اللَّهِ، لَقَدْ نَصَرَ اللَّهُ أَبَا الْحَسَنِ الرِّضَا (ع)، فَقَالَ لَهُ الْحَسَنُ: إِي و اللَّهِ، جُعِلْتُ فِدَاكَ لَقَدْ بَغَى عَلَيْهِ إِخْوَتُهُ، فَقَالَ عَلِيُّ بْنُ جَعْفَرٍ: إِي و اللَّهِ و نَحْنُ عُمُومَتُهُ[11] [12] بَغَيْنَا عَلَيْهِ، فَقَالَ لَهُ الْحَسَنُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ، كَيْفَ صَنَعْتُمْ، فَإِنِّي لمأَحْضُرْكُمْ؟ قَالَ: قَالَ لَهُ إِخْوَتُهُ[13] [14] و نَحْنُ أَيْضاً: مَا كَانَ فِينَا إِمَامٌ قَطُّ حَائِلَ[15] [16] [17] [18] [19] [20] اللَّوْنِ. فَقَالَ لَهُمُ الرِّضَا (ع): «هُوَ ابْنِي». قَالُوا: فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ (ص) قَدْ قَضى بِالْقَافَةِ، فَبَيْنَنَا و بَيْنَكَ الْقَافَةُ. قَالَ: «ابْعَثُوا أَنْتُمْ إِلَيْهِمْ، فَأَمَّا أَنَا فَلَا[21] [22] و لَاتُعْلِمُوهُمْ لِمَا دَعَوْتُمُوهُمْ[23] [24] و لْتَكُونُوا فِي بُيُوتِكُمْ[25] [26] . فَلَمَّا جَاءُوا أَقْعَدُونَا فِي الْبُسْتَانِ[27] [28] وَ اصْطَفَّ[29] عُمُومَتُهُ وَ إِخْوَتُهُ وَ أَخَوَاتُهُ وَ أَخَذُوا الرِّضَا (ع) وَ أَلْبَسُوهُ جُبَّةَ صُوفٍ وَ قَلَنْسُوَةً مِنْهَا وَ وَضَعُوا عَلَى عُنُقِهِ مِسْحَاةً[30] وَ قَالُوا لَهُ ادْخُلِ الْبُسْتَانَ كَأَنَّكَ تَعْمَلُ فِيهِ؛ ثُمَّ جَاءُوا بِأَبِي جَعْفَرٍ (ع) فَقَالُوا[31] [32] أَلْحِقُوا هَذَا الْغُلَامَ بِأَبِيهِ؛ فَقَالُوا لَيْسَ لَهُ هَاهُنَا أَبٌ وَ لَكِنَّ هَذَا عَمُّ أَبِيهِ وَ هَذَا عَمُّ أَبِيهِ وَ هَذَا عَمُّهُ وَ هَذِهِ عَمَّتُهُ وَ إِنْ يَكُنْ لَهُ هَاهُنَا أَبٌ فَهُوَ صَاحِبُ الْبُسْتَانِ فَإِنَّ قَدَمَيْهِ وَ قَدَمَيْهِ وَاحِدَةٌ؛ فَلَمَّا رَجَعَ أَبُو الْحَسَنِ (ع) قَالُوا: هَذَا أَبُوهُ. قَالَ عَلِيُّ بْنُ جَعْفَرٍ: فَقُمْتُ فَمَصَصْتُ[33] رِيقَ[34] أَبِي جَعْفَرٍ (ع) ثُمَّ قُلْتُ لَهُ أَشْهَدُ أَنَّكَ إِمَامِي عِنْدَ اللَّهِ ...»[35] .
بررسی سند روایت: به نظر ما تمام روات این روایت بجز زكريّا بن يحيى بن النعمان الصيرفيّ، امامی و ثقه اند. زكريّا بن يحيى بن النعمان الصيرفيّ مهمل است و به خاطر وجود او، این روایت ضعیف است.
آیا میتوانیم به این روایت استدلال کنیم؟ به نظر ما استدلال به این روایت برای اثبات حرمت قیافهشناسی درست نیست؛ زیرا اولاً سند این روایت ضعیف است و یکی از روات آن مهمل است.
ثانیاً این روایت اگر بر جواز دلالت نکند، بر حرمت دلالت نمیکند. تعبیر امام رضا (ع) این بود که «ابْعَثُوا أَنْتُمْ إِلَيْهِمْ، فَأَمَّا أَنَا فَلَا» یعنی اگر شما شک و شبههای دارید و نمیدانید که امام جواد (ع) پسر من است یا نه، قیافهشناس بیاورید و به قیافهشناس رجوع کنید؛ اما من به قیافهشناس رجوع نمیکنم. شما چه برداشتی از این عبارت دارید؟ از این روایت جواز استفاده میشود.
ثالثاً آنها به امام رضا (ع) گفتند که «فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ (ص) قَدْ قَضى بِالْقَافَةِ، فَبَيْنَنَا و بَيْنَكَ الْقَافَةُ» یعنی رسول خدا (ص) به قول قافه قضاوت کرده و در این مورد هم قیافهشناس بیاید و قضاوت کند. پس نسبتی به پیامبر (ص) دادند. این نسبت درست است یا نه؟ امام رضا (ع) نفرمودند که پیامبر (ص) این کار را نکرده و به قول قافه اعتماد و قضاوت نکرده است؛ بلکه امام (ع) سکوت کردهاند. سکوت به معنای این است که شما درست می گویید و پیامبر (ص) به قول قافه قضاوت کرده است. امام (ع) در برابر نسبتی به رسول خدا سکوت کردهاند و آن را رد نکردهاند و این کاشف از این است که این نسبت را پذیرفتهاند. این هم دلیل دیگری است که یا باید اصلاً این روایت را قبول نکنید یا اینکه که قبول کنید که چنین نسبتی به رسول خدا (ص) داده شده و امام (ع) آن را رد نکرده است و همه قبول داشتهاند که پیامبر (ص) به قول قافه قضاوت کرده است. اگر روایت را بپذیرید، باید این نسبت را هم بپذیرید و این نسبت دلالت میکند بر این که رجوع به قافه و قیافهشناس که در زمان رسول خدا (ص) و امام رضا (ع) بوده، کار شرعیای است، اشکالی ندارد، بد نیست و معصومین (ع) آن را اجازه دادهاند. پس از این روایت جواز استفاده میشود؛ نه حرمت.
رابعاً مجموعاً به نظر نمیرسد که این روایت درست باشد. آیا شخصیتی مثل علی بن جعفر شبهه داشته؟ چطور حاضر شدند که قیافهشناس بیاورند و امامت امام جواد (ع) را زیر سؤال ببرند؟ آیا اینها امام رضا (ع) را قبول نداشتند که با صراحت فرمود «هُوَ ابْنِي»؟ آیا میشود علی بن جعفر امامت امام رضا (ع) را قبول نداشته باشد؟
خامساً ممکن است شما بفرمایید که با توجه به این که امام رضا (ع) علم غیب داشتند و میدانستند که در این مورد قیافهشناس واقعیت را بیان میکند، گفتند که قیافهشناس بیاورید. ایشان میدانستند که قیافهشناس حرف امام رضا (ع) را تأیید میکند و امام (ع) مورد تأیید واقع میشود و امامت امام جواد (ع) در جامعه گسترش مییابد و تأیید و تصدیق میشود و امامت تثبیت میشود؛ لذا علیرغم این که با این کار مخالف بود، آن را قبول کرد.
سادساً اگر بخواهید شخصی را به شخصی دیگر ملحق کنید، احکام زیادی بر آن مترتب میشود؛ مانند: مَحرم خانواده شدن و جواز نظر، ارث، حرمت ازدواج با او و... . آیا این احکام بر قول قیافهشناس بار میشود؟ آیا با استناد به یک روایت ضعیفة السند میتوانید این احکام را بار کنید؟
پس با این روایت نمیتوانیم حجیت قول قیافهشناس یا حرمت نفسی قیافهشناسی را اثبات کنیم.
شیخ انصاری (ره) میفرمایند: «نسب بعض أهل السنّة أنّ رسول الله (ص) قضى بقول القافة[36] [37] [38] [39] و قد أنكر ذلك عليهم في أخبارنا؛ كما يشهد به ما في الكافي عن زكريّا بن يحيى بن نعمان الصيرفي»[40] .
شیخ انصاری (ره) میفرمایند: این نسبتی که به پیامبر (ص) داده شده است، با عبارت «فَأَمَّا أَنَا فَلَا» سازگار نیست؛ یعنی این روایت خودش را نفی میکند؛ زیرا از طرفی میگوید که «فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ (ص) قَدْ قَضى بِالْقَافَةِ» و از طرفی امام رضا (ع) که فرزند پیامبر (ص) است، میگوید «فَأَمَّا أَنَا فَلَا»، آیا امام (ع) میگوید که من مقابل پیامبر (ص) هستم؟ بین صدر و ذیل روایت تنافی وجود دارد و شیخ انصاری (ع) میفرمایند که ما نمیتوانیم این روایت را قبول کنیم. به نظر ما هم همینطور است و نمیتوانیم این روایت را دلیل بر جواز یا حرمت قیافهشناسی بگیریم؛ هرچند از مجموع روایت جواز بیشتر از حرمت استفاده میشود. در آن زمان، حکومت دست اهل سنت بود و روایاتی داشتند که رسول خدا (ص) بر اساس قول قافه قضاوت کردهاند و بر اساس این روایت امام رضا (ع) در برابر آنها سکوت کردهاند. به نظر ما از روایت حرمت استفاده نمیشود و ضعیف السند است و دلالتش درست نیست.