عنوان
مکاسب محرمه،کذب ،تعریف کذب
اصطلاحنامه
پدیدآورسازمانی
مدرسه فقاهت
محل نشر
قم
تاریخ نشر
1399/01/30
اندازه
8MB
زبان
فارسی
یادداشت
خلاصه جلسه گذشته: بحث در مکاسب محرمه فقه، درباره کذب بود که مرحوم شیخ انصاری (رحمهالله) بیان فرمود. برای کذب چند معنا بیان شد ازجمله اینکه اعتقاد مخبر در تحقق کذب مؤثر است؛ اگر کسی اعتقادی دارد و خلاف اعتقادش مطلبی را بیان میکند کذب است. در عرف گاهی به احترام مخبر که شخصیت محترمی است بهجای دروغ از واژه خطا و اشتباه استفاده میشود. بالاخره این همان کذب است اما کذب، گاهی عمدی است و گاهی سهوی. ممکن است شخص در اعتقادش اشتباه کند مانند جهل مرکب.
به نظر ما یک صدق خبری داریم و یک صدق مخبری. صدق خبری آن است که خبر مطابق با واقع نباشد و صدق مخبری آن است که خبر مطابق با اعتقاد مخبر باشد. کذب خبری آن است که خبر مطابق با واقع نباشد و کذب مخبری آن است که خبر مطابق با اعتقاد مخبر نباشد. لذا درباره منافقین که خدمت پیامبر، شهادت به رسالت میدانند را کاذب میخواند نه اینکه «إِنَّكَ لَرَسُولُ اللّٰهِ» کاذب باشد.
تعریف چهارم کذب
در صدق باید دو مطابقه وجود داشته باشد؛ اگر متکلمی خبری داد که هم با واقع و هم با اعتقادش مطابق بود، صدق است و کذب آن است که مطابق با واقع و اعتقاد متکلم نباشد.[1]
اشکال: اگر خبری با یکی مطابق باشد و با دیگری مطابق نباشد؛ مثلاً با واقع مطابق باشد اما مطابق با اعتقاد مخبر نباشد، بر اساس این تعریف باید نه صادق باشد و نه کاذب. به نظر ما این حرف خلاف وجدان است؛ زیرا هر خبری یا صادق است یا کاذب. در این تعریف بین صدق خبری و مخبری، خلط شده است. در صدق خبری مطابقت با واقع مهم است و در صدق مخبری، مطابقت با اعتقاد مهم است.
دلیل تعریف چهارم
﴿أَفْتَرىٰ عَلَى اللّٰهِ كَذِباً أَمْ بِهِ جِنَّةٌ ...﴾[2] . این آیه حرف کفار است. کفار که خدمت پیامبر آمدند و سخنان پیامبر درباره بهشت، جهنم و ... را شنیدند، گفتند که پیامبر یا افترا و کذب به خدا میبندد یا مجنون شده. اگر مجنون باشد دیگر جزء کذب نیست چون در مقابل آن قرار گرفته است. کسی که در حال جنون، خبری میدهد، نه صادق است و نه کاذب؛ پس خبر یا صادق است که هم مطابق با واقع است و هم مطابق با اعتقاد، یا کاذب است که نه مطابق با واقع است و نه اعتقاد، قسم سوم هم مانند خبر مجنون، نه صادق است و نه کاذب.
اشکال
به نظر ما این استدلال درست نیست؛ زیرا اولاً کذب خبری واسطه ندارد؛ «الخبر إما صدق و إما کذب» اما مخبر میتواند صادق، کاذب یا نه صادق و نه کاذب باشد. اگر کسی خبری داد که مطابق با اعتقادش باشد میگوییم که صادق است، اگر مخالف با اعتقادش باشد، کاذب است اما اگر مثلاً خواب است و خبری را میدهد که خودش هم متوجه نیست، نه صادق است و نه کاذب. «أَفْتَرىٰ عَلَى اللّٰهِ كَذِباً» در مقابل «أَمْ بِهِ جِنَّةٌ» درباره مخبر است نه خبر.
ثانیاً کذب گاهی به عمد است گاهی به سهو و جهل. کذب عمدی «أَفْتَرىٰ عَلَى اللّٰهِ كَذِباً» در مقابل «أَمْ بِهِ جِنَّةٌ» است که از روی جهل است. هر دو کذب است اما یکی عمدی و دیگری جهلی است