عنوان
مکاسب محرمه، قمار، بازی با غیر آلات قمار بدون رهان
اصطلاحنامه
پدیدآورسازمانی
مدرسه فقاهت
محل نشر
قم
تاریخ نشر
1398/09/04
اندازه
10MB
زبان
فارسی
یادداشت
خلاصه جلسه گذشته
صحبت در بحث قمار و بازی با غیرآلات قمار بدون مراهنه بود (آلات قمار وجود ندارد و هیچ رهانی هم وجود ندارد) مثل مسابقات معمولی فوتبال، والیبال، کشتی و ... که آلات قمار نیستند و هیچ رهانی هم وجود ندارد. آیا اینچنین مسابقاتی که بدون آلات قمار و بدون رهان هستند، اشکال شرعی دارند و حرام هستند؟
برخی از علما این مسابقات را جایز نمیدانند[1] و استدلالاتی دارند:
استدلال اول: برای حرمت و عدم جواز این مسابقات به «لهوولعب» بودن این مسابقات استدلال کردهاند﴿وَ الَّذِينَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ﴾[2] ، (مومن از کارهای لهو و لغو اعراض میکند) مرحوم فاضل مقداد (ره) و صاحب ریاض (ره) این دلیل را بیان کردهاند.
و قال الشیخ الانصاری (ره): «يمكن أن يستدل على التحريم أيضا بما تقدم من أخبار حرمة الشطرنج و النردمعللة بكونها من الباطل و اللعب و أن كل ما ألهى عن ذكر الله عز و جل فهو الميسر. و قوله ع: في بيان حكم اللعب بالأربعة عشر لا تستحب شيئا من اللعب غير الرهان و الرمي و المراد رهان الفرس و لا شك في صدق اللهو و اللعب فيما نحن فيه ضرورة أن العوض لا دخل له في ذلك.و يؤيده ما دل على أن كل لهو المؤمن باطلخلا ثلاثة و عد منها إجراء الخيل و ملاعبة الرجل امرأته لكن قد يشكل الاستدلال فيما إذا تعلق بهذه الأفعال غرض صحيح يخرجه عن صدق اللهو عرفا فيمكن إناطة الحكم باللهو و يحكم في غير مصاديقه بالإباحة إلا أن يكون قولا بالفصل و هو غير معلوم».[3]
مرحوم شیخ انصاری (ره) برای این استدلال وجوهی را مطرح کردهاند که قابل توجه است به این بیان که یکی از محرمات الهی قمار است ﴿إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَيْسِرُ وَ الْأَنْصَابُ وَ الْأَزْلاَمُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ﴾[4] ، اما در بعضی از روایات، از بازی شطرنج و نرد نهی شده و این بازیها را جایز نمیداند؛ چون لهو و لعب بوده و باطل است. حرمت بازی شطرنج و نرد بهخاطر قماربودن نیست بلکه بهخاطر لهوولعب بودن حرام هستند؛ پس این را باید دانست که ما یک ادلهای برای حرمت قمار داریم و یک ادلهای داریم که فرمودهاند: شطرنج و نرد حرام است چون لهوولعب هستند؛ بنابراین اگر شطرنج و نرد بهخاطر لهوولعب بودن حرام باشند پس مسابقات فوتبال و ... هم مثل شطرنج و نرد کار لغوی است بنابراین از باب لهوولعب بودن حرام است و حرمت این مسابقات از باب قمار نیست.
استدلال دوم: روایت: «كُلُّ مَا أَلْهَى عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ فَهُوَ مِنَ الْمَيْسِرِ»[5] هر چیزی که شما را از یاد خدا باز دارد ميْسِر است و ميْسِر هم حرام است چون ﴿إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَيْسِرُ وَ الْأَنْصَابُ وَ الْأَزْلاَمُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ﴾[6] ، و وقتی کسی که فوتبال بازی کند از یاد خدا غافل میشود و هر چیزی که انسان را از ذکر خدا باز دارد حرام است پس فوتبال و...حرام است.
استدلال سوم: روایت: «سَأَلْتُهُ عَنِ اللَّعِبِ بِأَرْبَعَةَ عَشَرَ وَ شِبْهِهَا- قَالَ لَا نَسْتَحِبُّ شَيْئاً مِنَ اللَّعِبِ غَيْرَ الرِّهَانِ وَ الرَّمْيِ»[7] . هیچ لعبی غیر از اسب سواری و تیراندازی استحباب ندارد فقط مسابقه تیراندازی و اسبسواری مستحب است؛ بنابراین شکی نیست که مسابقات فوتبال و ... لهوولعب و حرام هستند؛ پس اگر اینها را ملاک و معیار قرار دهیم باید تمام این مسابقات را حرام دانست.
استدلال چهارم: روایت «كُلُّ لَهْوِ الْمُؤْمِنِ بَاطِلٌ إِلَّا فِي ثَلَاثٍ- فِي تَأْدِيبِهِ الْفَرَسَ- وَ رَمْيِهِ عَنْ قَوْسِهِ- وَ مُلَاعَبَتِهِ امْرَأَتَهُ»[8] .
یعنی تمام لهوهایی که مؤمن انجام میدهد باطل هستند مگر سه مورد باطل نیست که عبارتند از: 1ـ اسبسواری 2ـ تیراندازی 3ـ ملاعبه مرد با همسرش؛ پس غیر از این مسابقات سهگانه، بقیه مسابقات اعم از فوتبال و ... باطل و حرام هستند.
اشکال به استدلالات
مرحوم شیخ انصاری (ره) نهایت استدلال قائلین به حرمت را بهتر از دیگران بیان کردهاند و خود مرحوم شیخ (ره) به همه اینها پاسخ میدهد و میفرماید: عنوان لغو و لهوولعب بر اینها صدق نمیکند و اگر غرض عقلایی بر آنها مترتب شود، لهوولعب صادق نیست. این مسابقات یا عنوان ورزش، غرض عقلایی یا ... دارند و اگر غرض عقلایی بر آن صدق کند دیگر لهوولعب نیست و این مسابقات جایز هستند؛ بنابراین با احتمال اینکه این مسابقات لهوولعب باشد، نمیتوان حکم به حرمت داد.
رد حرمت مطلق لهو
آیا هر لهوی حرام است؟ آیا اگر کسی با درخت یا با سنگ یا با تسبیح بازی کند، شارع مقدس اینها را لهوولعب و حرام میداند؟
مرحوم محقق خویی (ره) میفرماید: «أنه لا دليل على حرمة مطلق اللهو كما عرفت، فان كثيرا من الأمور لهو و هو ليس بحرام كاللعب بالأحجار و الأشجار و السبحة و نحوها. على أنه لا ملازمة بين ما نحن فيه و بين اللهو، فإن النسبة بينهما هي العموم من وجه، إذ كثيرا ما تكون المسابقة للأغراض العقلائية من تربية البدن و معالجته و التنزه و التفريح كما هو واضح)[9] .
محقق خویی (ره) و آیت الله سبحانی و اکثر علما این بحث را مطرح کردهاند و فرمودهاند: عنوان لهوولعب و باطل، عنوان حرام نیست تا گفته شود حرام است؛ بنابراین شخصی که با درخت، سنگ یا ... بازی کند فعل او حرام نیست و این همه اشتغالات و تفریحاتی که مردم دارند و فایدهای هم ندارند حرام نیستند. هر جا که اغراض عقلانیه در بین باشد نمیتوان قائل به حرمت شد و هر جایی که مؤمن تفریح میکند، لذت میبرد و دلیلی بر حرمت آن نیست، نمیشود گفت که لهوولعب و حرام است. اگر این حرف گفته شود، باید نگاه کردن به تلویزیون، اخبار و ... حرام باشد چون این نگاه به تلویزیون و ... مؤمن را از یاد خدا غافل میکند درحالیکه هیچ عالمی این فتوا را نداده است.
باید گفت: اگر غرض عقلایی هست حرام نیست و عنوان لهو و لغو بر آن صدق نمیکند و معمولا این کارها غرض عقلایی مثل ورزش، سلامتی و ... دارند.
عدم صدق قمار
آیا میتوان گفت که عنوان قمار بر این مسابقات فوتبال و ... صدق میکند؛ یعنی گفته شود هر جایی که مسابقه و غلبه (مطلق المغالبه) باشد قمار بر آن صدق میکند؟
برخی این کلام را بیان و توجیهی که برای این مطلب کردهاند (قبلا در تعریف قمار بیان شد که قمار دو رکن دارد، 1ـ بازی با آلات معدّه قمار 2ـ مع الرهان) گفتهاند قسمت «الآلات المعدّة للقمار» را باید حذف کرد و این جزء تعریف نیست؛ چون دور لازم میآید به این شکل: قمار یعنی لعب به آلات قمار و معنای قمار هم که معلوم نیست پس معنی قمار بر فهمیدن آلات قمار توقف دارد؛ باید آلات قمار فهمیده شود تا قمار فهمیده شود یعنی هر دو بر هم متوقف هستند و دور پیش می آید و باطل است؛ پس چون دور شد این را باید از تعریف خارج کرد و گفته شود (المطلق اللعب مع الرهان) و بعد از این میگویند: رهان تأثیری در حرمت ندارد چون در روایات آمده است که شطرنج و نرد حرام است و هیچ اسمی از رهان هم نیامده است.[10] [11] پس معلوم میشود رهان هم هیچ خصوصیتی ندارد.
خلاصه: آلات قمار نیستند چون دور پیش میآید و رهان هم وجود ندارد چون در روایت مطلق بیان شده است و اسمی از رهان نیامده است. اگر این دو خصوصیت را از تعریف قمار بردارید این میشود که هر لعبی حرام است. این هم استدلالی است که برخی از علما این را بیان کردهاند.
به نظر ما: هیچ کدام از این استدلالات درست و تمام نیست. اینطور نیست که اگر کسی از یاد خدا غافل شده پس کار حرامی را انجام داده است؛ چون مثلا اگر کسی مشغول غذا خوردن، بنّایی، آهنگری یا ... شود به یاد خدا نیست و باید گفت: همه این کارها حرام است چون به یاد خدا نبود؛ این حرف درست نیست.
منظور از روایت که میفرماید هر چیزی که انسان را از یاد خدا غافل کند منظور چیزی است که انسان را فاسد و گمراه کند، این حرام است مثلا اگر فسق، فجور، غنا و... باشد این انسان را از یاد خدا غافل میکند، اما اگر اغراض عقلایی مثل بنّایی، نجّاری و ... باشد این حرام نیست و هیچ دلیلی بر حرمت نداریم.
اینکه در تعریف قمار گفته شده که بعضی از چیزها را باید حذف کرد، این کلام منطقی نیست چون وقتی لغت، قمار را تعریف کرده است مردم میفمند که این به چه معناست و اینکه مردم را نهی از شطرنج و نرد کرده است چون اینها از آلات قمار هستند؛ بنابراین این کلمات و استدلالات درستی نیست که بیان کردهاند.
محقق الایروانی (ره) میفرماید: «لكن البناء غير ثابت بل المتفاهم العرفي خلافه فإنّ المصارعة لا يطلق عليها القمار قطعا»[12] .
این خلاف متفاهم عرفی است و چه کسی در دنیا میتواند ادعا کند که کُشتی گرفتن قمار است.
مرحوم الامام الخمینی (ره) میفرماید: «لكنّه خلاف المتبادر و المرتكز في الأذهان من القمار، و خلاف كلمات اللغويّين فيه و في الميسر الّذي هو أخصّ منه أو مساوق له»[13] .
محقق الخویی (ره) میفرماید: «أن الرهان مأخوذ في مفهوم القمار، سواء كان اللعب بالآلات المعدة له أم لا، فالمسابقة بغير المراهنة خارجة عن القمار موضوعا. و إطلاق القمار عليها أحيانا لا يدل على الحقيقة، فإنه أعم من الحقيقة و المجاز، و حرمة اللعب بالنرد و الشطرنج من جهة الأدلة الخاصة، لا من جهة صدق مفهوم القمار عليه. و لو سلمنا أن إطلاق القمار على المسابقة الخالية عن العوض على سبيل الحقيقة فإن السيرة القطعية قائمة على جوازها، كالسباحة و المصارعة و المكاتبة و المشاعرة و غيرها، خصوصا إذا كان الفعل أمرا قريبا، كبناء المساجد و القناطر و المدارس، فان في ذلك فليتنافس المتنافسون»[14] .
حضرت امام (ره) و محقق خویی (ره) با این استدلالها مخالفت کردهاند و میفرمایند: ممکن است گاهی اطلاقات مجازی شود ولی اطلاقات حقیقی نمیشود و استعمال اعم از حقیقت و مجاز است؛ لذا نمیتوان گفت که این مسابقات حرام است چون در قرآن ﴿فَاسْتَبِقُوا الْخَيرَاتِ﴾[15] و ﴿سَارِعُوا إِلَى مَغْفِرَةٍ﴾[16] آمده است. در مجموع هیچ دلیلی بر حرمت این مسابقات که همراه با اغراض عقلاییه است، وجود ندارد.