هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر قدرت و به دستگیری حکومت اسلامی بر روش فقه سیاسی یا علم روششناسانه بوده و نیز تأثیر واقعیات اجتماعی و سیاسی در عرصه عمل و روش نگاه به موضوع علم اصول و طریق استنباط را مورد توجه قرار داده است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و نتایج نشان داد، اگرچه تحولات حکومتی تاثیر عمیقی بر روش پژوهش در اصول فقه و شیوه فقهپژوهی برجای نگذاشته، اما افقهای جدیدی را گشوده، رویکرد عقلگرا و عرفگرایی را تقویت کرده، قواعد فقه را توسعه داده و وجود حکومت دینی در تغییر سبک و شیوه استنباط مؤثر بوده است. نیازهای روزافزون حکومت و جامعه اسلامی موجب تحول در روشهای فهم و ایجاد امکان گرهگشایی و رسیدن به پاسخ سئوالات نوظهور شده و حکومت اسلامی امکانات و وسایلی در اختیار قرار میدهد تا موجبات پردازش جدید فقهی نیز حاصل شود.
واژههای کلیدی: فقه سیاسی، استنباط فقه، اصول فقه، عرف، ایران.