عنوان
تحلیلی در مبانی فقهی مشروعیت مالکیت فکری (در فقه شیعه و فقه اهل سنت)
نویسنده
ناشر
فصلنامه دین و قانون، پاییز ۱۳۹۵، شماره ۱۳، ص.: ۹-۴۸.
تاریخ نشر
۱۳۹۵
توضیح
مالکیت فکری (به بیانی مالکیت ادبی و هنری در این مقاله) یکی از پدیدههای نوظهور معارف حقوقی معاصر، از جمله حقوق اسلام است. در تبیین ماهیت آن، بهویژه حق تالیف میتوان جنبه مالی و معنوی آن را مورد اجماع صاحبنظران این حوزه دانست که البته چنین رویکردی به نحو غالب در بین فقها و حقوقدانان اسلامی نیز قابل پیگیری و استناد است. از سوی دیگر، درخصوص مشروعیت یا عدم مشروعیت مالکیت فکری دو دیدگاه بین فقها و حقوقدانان اسلامی (شیعی و سنی) وجود دارد که دیدگاه رایج و مورد بحث در مقاله حاضر، مشروعیت مالکیت فکری است. دلایلی از قبیل اخذ حق تالیف از عمومات و اطلاقات، قاعده حرمت مال و عمل مسلم، قاعده سلطه، قاعده لاضرر، قاعده لاجرح، حکم حکومتی (ولایت فقیه)، قاعده حفظ نظام، نظریه منطقهالفراغ و نظریه بنای عقلا در فقه شیعه و دلایلی همچون مصالح مرسله، نظریه مقاصدالشریعه و سدّ ذرایع در فقه اهلسنت، مورد استناد فقها و نظریهپردازان حقوق اسلام در راستای مشروعیت مالکیت فکری قرار گرفته است. از دلایل مذکور میتوان به بنای عقلا به منزله عرف جهانی در فقه شیعه اشاره کرد که پیروی از آیین خاص در آن شرط نیست؛ بلکه ارتکاز عقلا بر مالکیت حقوق فکری دلالت و استقرار یافته و از سوی دیگر، هیچ منع و ردعی از شارع نسبت به ارتکاز استقراریافته صورت نگرفته است. ازاینرو در این مقاله تاکید نهایی و بهترین شیوه توجیه مشروعیت مالکیت فکری را به بنای عقلا مستند کردهایم، با این دو شرط: مفاد و سیره بنای عقلا با نص و عموم یا اطلاقی از کتاب و سنت مسلّم یا اهداف و نمایان دین در تعارض نباشد، و مصداق آن به نحو روشمندی احراز گردد.
واژههای کلیدی: حق تالیف، مالکیت مادی و معنویَ، مال، مالکیت معنوی، مالکیت ادبی، هنری، حقوق طبع، حق.