عنوان
تحلیلی فقهی از بیعت
نویسنده
ناشر
فصلنامه کیهان اندیشه، زمستان 1369، شماره 34، ص.: 59-72.
تاریخ نشر
1369
توضیح
"برای روشن شدن مطلب،تاریخ این بیعت را به طور اختصار،از سیره ابن اسحاق نقل میکنیم: وی میگوید:هنگامی که اراده خدا بر این تعلق گرفت که دین خود را آشکار و پیامبرش را عزیز گرداند،روزی پیامبر(ص) برای انجام مراسم حج از خانه خارج شد. کعب میگوید:در حالی که براء با پیامبر سخن میگفت،ناگاه ابو الهثیم بن تیهان سخن او را قطع کرد و خطاب به پیامبر گفت:یا رسول الله!میان ما و این گروه (یهودیان)ارتباطهایی برقرار بود که ما آن روابط را قطع خواهیم کرد،آیا اگر ما چنین کنیم و خدا به تو کمک نماید تو به سوی قوم و قبیلهات بازمیگردی و ما را رها میکنی؟ پیامبر اکرم لبخندی زد و فرمود:نه چنین نیست،بلکه خون شما خون من و نابودی شما نابودی من است،من از شما هستم و شما نیز از من هستید،با هر که بجنگید میجنگم و با هر که سازش کنید مسالمت میکنم. البته این بدان معنی نیست که اسلام به مسلمانان اجازه بدهد در برابر دعوت،جنگ و حکومت،ملتزم به دستورات الهی نباشد چرا که هر مسلمانی اگر مسلمان واقعی باشد ناچار باید خود را به اطاعت از خدا ملزم بداند،بلکه مقصود این است که اسلام برنامهریزی میکند تا این اطاعت،از روی آگاهی و رضایت و اختیار صورت بگیرد و پیمانی که میان یک فرد مسلمان و خدا و پیامبر او منعقد میشود،براساس آگاهی و اختیار باشد. اما از آنجا که مردم در تشخیص امتیاز ملاکی اختلاف نظر دارند،و از سوی دیگر مسأله ولایت،وحدت در رأی و تشخیص را میطلبد،ناچار باید رأی اکثریت را گرفت و برای فقیهی که براساس رأی اکثریت از نظر علم و تقوا و شایستگی بر دیگران مقدم است،اولویت قائل شد و در اینجا بیعت و انتخاب،همان تشخیص اکثریت است که سبب میشود ولایت فقیه به مرحله فعلیت برسد و در مورد امت نافذ گردد."