عنوان
تروریسم ازمنظر بنیادگرایان اسلامی رادیکال و فقه سیاسی شیعه؛ با نگاهی به عملیاتهای استشهادی (به عنوان مشابه لینک شده است)
نویسنده
ناشر
فصلنامه پژوهشهای سیاسی جهان اسلام، سال 1395، شماره 21، ص.: 119-146.
توضیح
چکیده:
با وقوع حادثه تروریستی 11 سپتامبر در سال 2001، تحولات شگرفی در حوزه روابط بین الملل روی داد و تروریسم به دغدغه ای جهانی تبدیل شد. این رویداد که توسط سازمان القاعده روی داد، تروریسم را با مذهب به خصوص اسلام پیوند داد و بنیادگرایان اسلامی رادیکال با آراء و عملکردهایشان مروج تروریسم مذهبی شدند. در این خصوص، مهم ترین چهره فکری سید قطب بود که تاثیرات مستقیمی بر عملکردها و دیدگاه های سازمان القاعده ایفا نمود.این امر باعث شد تا غرب و در راس آن آمریکا با یک سوء تعبیر و در یک دیدگاه کلی آموزه های اسلام را مروج تروریسم مذهبی معرفی نمایند. شیعه نیز به عنوان یکی از شاخه های اسلام، متهم به ترویج آموزه های تروریسم مذهبی شد. در این مقاله ضمن بررسی آموزه ها و دیدگاه های بنیادگرایان اسلامی رادیکال و سازمان القاعده که باعث شکل گیری دیدگاه منفی غرب نسبت به آموزه های اسلام شده است، دیدگاه فقه سیاسی شیعه در ارتباط با تروریسم مذهبی بررسی می شود. بدین جهت دغدغه اصلی این مقاله که با بهره گیری از رویکرد توصیفی – تحلیلی به رشته تحریر درآمده است این است که فقه سیاسی شیعه چه دیدگاهی نسبت به تروریسم مذهبی دارد؟ و آیا آموزه های فقه سیاسی شیعه اصول تروریسم مذهبی را مورد تایید قرار می دهد؟ فرضیه این مقاله بر این مبنا است که درآموزه های فقه سیاسی شیعه اصولی وجود دارد که شاخص های تروریسم مذهبی را رد و غیر مشروع اعلام می کند. همچنین در دوران معاصر شاهد گسترش عملیات های استشهادی از سوی مسلمانان می باشیم که بررسی دیدگاه فقه سیاسی شیعه در این مورد حساس می باشد، چرا که دیدگاههای غربی این عمل را مصداق عملیات انتحاری و تروریسم قلمداد می کنند.
واژه های کلیدی: تروریسم مذهبی، فقه سیاسی شیعه، سید قطب، القاعده، بنیان گرایی مذهبی رادیکال، عملیات استشهادی