نوشتار حاضر که به بحث از تواناییهای فلسفة اسلامی در حوزۀ سیاست میپردازد، این پرسش را محور قرار میدهد که آیا فلسفۀ اسلامی استعداد و قابلیت ورود به حوزۀ سیاست یا پرداختن به مباحث فلسفۀ سیاسی را دارد؟ در این راستا، ضمن تبیین معنا و مفهوم «فلسفۀ سیاسی اسلامی» و اشاره به جایگاه فلسفه اسلامی در میان دانشهای اسلامی، نسبت فلسفۀ اسلامی و تاریخ تمدن اسلامی بهویژه در ایران، مورد بحث قرار گرفته است.
در ادامه، ضمن اشارۀ اجمالی به تاریخ فلسفۀ سیاسی اسلامی، دیدگاهها و رویکردهای مختلف اندیشمندان معاصر در باب فلسفۀ سیاسی اسلامی و تواناییهای آن تحت عنوان قائلان به انحطاط، امتناع و توانایی سیاسی فلسفۀ اسلامی مورد بررسی قرار گرفته است و به اختصار به شرایط، منطق و شیوۀ تولید فلسفۀ سیاسی در عصر حاضر نیمنگاهی افکنده است.