عنوان
جایگاه شورا در نظام سیاسی اسلام
نویسنده
ناشر
ماهنامه معرفت، فروردین ۱۳۸۵، شماره ۱۰۰، ص.: ۱-۱۷.
تاریخ نشر
۱۳۸۵
توضیح
دولت اسلامى و مساله شوراها
نهضتهاى بزرگ اسلامى در جهانمعاصر، هدف اصلى خود را ایجاد «دولتاسلامى» قرار دادهاند و براى تحققبخشیدن به آن، از ابزارها و راههاى گوناگونکمک مىگیرند. در اینباره، فرقى بیننهضت «اخوان المسلمین» مصر و نهضتاسلامى پاکستان و تشکیلات نهضتاسلامى عراق نیست.
اگرچه اصطلاح «دولت اسلامى» یکاصطلاح اصیل نیست - بدین معنا که درمنابع اصیل دینى، مثل قرآن و سنتپیامبرصلى الله علیه وآله به کار نرفته - ولى اکنون بهعنوان یک اصطلاح اساسى در ادبیاتنظام سیاسى اسلام مطرح شده; زیرامفاهیم اصلى آن در قرآن آمده و سیرهپیامبرصلى الله علیه وآله نیز آن را ترسیم نموده است.
کلمه «دولت» یا «دولت اسلامى» راهیچ یک از قرآن، پیامبرصلى الله علیه وآله و اصحاب بهکار نبردهاند و استعمال لفظ «دولت» پس ازبه قدرت رسیدن سلسله عباسى شایع شدهاست، همانگونه که استاد سامى البذرىنیز ذکر کرده است; (1) به دلیل اینکهکتابهاى بسیارى براى ثبت تاریخ سلسلهعباسى و حکومت آنها نوشته شد کهکلمه «دولت عباسى» یا «دولت» - بهتنهایى - را به کار مىبردند; مثلا، کتابالدولة نوشته هیثم بن عدى (206 ه)،کتاب الدولة نوشته ابن مدائنى (235 ه)،کتاب الدولة اثر ابن فطاح (252 ه) و کتابالدولة اثر صولى (235 ه).
در آغاز قرن چهارم هجرى، مورخاناسلامى کلمه «دولت» را هم معناىپادشاهى و حکومتبه کار مىبردند. طبرى (310 ه) و ابن اثیر (630 ه) کلمه«السلطان» را به همین معنا استعمالمىکردند و ابن خلدون اصطلاح جدیدى[براى «دولت»] به کار برد; به معناى حاکمو سلطان و خلیفه; یعنى: بالاترین مقام دردولت و حکومت.
واژهای کلیدی:علوم اسلامی، فقه و اصول، فقه ،اندیشه و فقه سیاسی، فقه سیاسی ،مفاهیم فقه سیاسی، شورا و مشورت