عنوان
حق طلاق مرد: چالشی پیرامون دلالت قاعده لاضرر در توجیه مطالبه طلاق از سوی زوجه در پرتو نظام حقوقی ایران و مصر
نویسنده
ناشر
ماهنامه جامعهشناسی سیاسی ایران، زمستان 1401، شماره 11، ص.: 5213-5242.
تاریخ نشر
1401
توضیح
یکی از مهمترین مباحث حقوقی در هر جامعه حقوق خانواده میباشد که از اهمیت و جایگاه رفیعی برخوردار است. مسئله اصلی انحصار حق طلاق که مرد آن را در دست دارد، همیشه گرانیگاه چالشهای زناشویی بوده است. بنابراین قوانین و نیز آرای فقهی مبین این واقعیت است که حق طلاق برای مرد به عنوان یک اصل القاء شده است. اینکه میتوان آن را به موجب ضابطهای یا قاعدهای تعدیل کرد فقهای متقدم به سختی به آن پرداخته و به صورت مفروض آن را رد نموده اند. جریان قاعده لاضرر در بازخورد با اصولی چون اصل حق طلاق مرد همواره این واقعیت را بیان میکند که با ژرف اندیشی و کند و کاو پویا و نیز غور در واقعیت های اجتماعی که برخاستی از زمان ومکان است، در شالوده تأخر تاریخی فقه دگرگونی ایجاد کرده است. دگرگونی که امروزه نظامهای حقوقی مبتنی بر اسلام ناگزیر در قوانین موضوعه لحاظ کردهاند. پویایی مزبور را میتوان در روشنگری فقهای معاصر که مولفه زمان و مکان را مد نظر قرار داده اند، مبنای مهمی در تعدیل قوانین موضوعه دانست. پس این پژوهش به بررسی دامنه ورود قاعده لاضرر در این اصل اساسی فقهی در دو نظام حقوقی ایران و مصر پرداخته است. یافته این تحقیق مبین این است که در انفاق، نوع معاشرت، تفویض حق طلاق به زوجه و مصادیقی دیگر، دو نظام حقوقی با شروطی پذیرفته اند که زوجه در صورت احراز واثبات اضرار و عسرت در ادامه زندگی زناشویی بتواند تقاضای طلاق نموده و به نوعی حق طلاق را به دست آورد.
واژههای کلیدی: قاعده لاضرر، انفاق، معاشرت، تفویض حق طلاق، غائب مفقود الاثر