عنوان
خطابات قانونیه
نویسنده
ناشر
فصلنامه تا اجتهاد، بهار 1393، پیش شماره 10، ص.: 187-198.
تاریخ نشر
1393
توضیح
این خطابی که شارع نسبت به افراد دارد، چگونه القا شده است؟ چگونه مخاطبه شده است؟ طرف خطاب و موضوع خطاب شارع چه کسی است؟ ایشان در بحث چگونگی القای حکم، ابتداء به قول مشهور - که قائل به انحلال هستند- اشاره کردند و به سه مورد از مواردی که اصولیین از «انحلال» برای مسائل اصولی بهره گرفتهاند، اشاره فرمودند: الف- «انحلال در علم اجمالی» در جایی که انسان ابتداء نسبت به یک حکم علم اجمالی دارد، بعد علم اجمالی به علم تفصیلی و شک بدوی منحل میشود. ایشان در توضیح این مطلب فرمودند: اولا: اگر هم «اکثر» را اضافه کنیم باید به «اکثر نسبت به لحاظ مخاطبین همین قانون» حمل کنیم؛ زیرا همه قوانین، عام نیستند تا همه جامعه، طرف خطابش باشد؛ مثلا اگر قانونی برای صادرات فلان کالای خاص که نیاز اکثر هم نیست (شاید نیاز یک درصد جمعیت باشد) گذاشته شود باید به لحاظ مخاطبین خودش بگوییم «اکثر مخاطبین»؛ اما چون در تکالیف نوعی عباد مثل نماز و روزه، مخاطبش عام است، اینحا «اکثر مطلق» معنا پیدا میکند. اشکالات بر نظریه و پاسخ آنها ایشان در بیان جواب امام رحمه الله در قبیح بودن خطاب به جاهل و عاجز اینگونه فرمودند: اگر موضوع خطاب کلی شد به صرف «من ینبعث» و بر جمیع خطاب انجام گرفت، سؤال میشود: آیا عاجز و جاهل هم مخاطب است؟ جواب این است که بله! تنها هنر قضیه حقیقیه این است: افرادی که الان حضور ندارند، ما چگونه بر آنها جعل تکلیف کنیم؟ هرگاه موضوع به وجود بیاید، خطاب دامنگیر او می شود، آن موقع که دامنگیرش میشود، به چه صورت؟ میگوید: با همان لحاظ حالات فردیهاش، قدرت را در خطاب شرط میدانند؛ پس فرق بین خطابات قانونی و قضایای حقیقیه از همین جا روشن میشود.