عنوان
درآمدی روش شناسانه بر نظریه عدالت در اقتصاد اسلامی
نویسنده
ناشر
فصلنامه اخلاق وحیانی، بهار و تابستان ۱۳۹۴، شماره ۸، ص.: ۶۷-۹۰.
تاریخ نشر
۱۳۹۴
توضیح
فعالیتهای علمی در حوزه عدالتپژوهی را میتوان به ساختن بنایی تشبیه نمود که تحقق هر مرحله، مقدمه و امکانی برای ورود به مراحل بعد است. از این رو نگرشهای گوناگون در موضوعات حوزه عدالتپژوهی ناشی از تفاوت دیدگاهها در مراحل قبلی است. دراین میان کاربست روش مناسب، رکن اساسی برای دستیابی به اصول عدالت اقتصادی است. این مقاله با بهرهگیری از روش تحلیل فلسفی، روشهای دستیابی به پاسخ مسائل اصلی عدالت اقتصادی در آموزههای اسلامی را مورد مطالعه و ارزیابی قرار میدهد. در پژوهشهای اسلامی که تا کنون در باب عدالت و به ویژه عدالت اقتصادی صورت گرفته است، فضای کلی «مبناگرایی» حاکم بوده است. رابطه عدالت اقتصادی و حقوق اقتصادی و همچنین ویژگیهایی همچون اصل امضایی بودن فرامین شارع مقدس در امور اقتصادی و جایگاه عرف و بناء عقلا در تعیین مصادیق حقوق اقتصادی، سبب تفاوت ماهوی مباحث روششناسی عدالت در حوزه اقتصاد با سایر حوزههای عدالتپژوهی میگردد. از این رو در این نوشتار روشهای «مبنا گراییِ نصمحور»، «مبنا گرایی علِّی»، «مبناگرایی فطری- ولایی» و «مبناگرایی منسجِم کارکردگرا» به عنوان مهمترین روشهای شناخت عدالت در اقتصاد اسلامی، مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. این پژوهش نشان میدهد روش «مبناگرایی منسجِم کارکردگرا» نسبت به سایر روشها، برای شناخت عدالت اقتصادی در آموزههای اسلامی، از اصالت و کارآمدی بیشتری برخوردار است.
واژههای کلیدی: عدالت اقتصادی، فلسفه عدالت، اقتصاد اسلامی، روششناسی، مبناگرایی منسجم کارکردگرا.