فقه سیاسى
فصلنامه فقه، پاییز 1384، شماره 45، ص.: 3-10.
1384
فقه در همگانى ترین و پذیرفته ترین تعریف خود, علم به احکام از گذر شناخت ادله تفصیلى آنها دانسته شده است. اگر این علم, به احکام موضوعات معاملاتى تعلق یابد, فقه معاملاتى شکل مى گیرد و اگر به احکام موضوعات عبادى تعلق گیرد, فقه عبادى به دست مى آید و اگر به احکام موضوعات سیاسى متعلق شود, فقه سیاسى پدیدار مى شود. بنابراین نقطه تمایز بخش و تفکیک آفرین میان گونه ها یا گرایش هاى فقهى, موضوعات آنها است. البته نباید فراموش کرد که همه آموزه ها و احکام اسلامى مى توانند حاوى خصلت هایى از بخش هایى غیر از گرایش اصلى خود در فقه باشند. به عنوان مثال, بسیارى از بخش هاى سیاسى تر فقه, جنبه هاى قدرتمند عبادى را نیز نمایندگى مى کنند و بسیارى از عبادت ها نیز جلوه هایى از پرتوهاى سیاست را منعکس مى سازند. این رابطه, میان فقهِ معاملاتى و فقه سیاسى و یا فقه معاملاتى و فقه عبادى نیز به چشم مى آید; ولى این مقدار همپوشانى در کنار زدن ویژگى هاى اصلى هر موضوع که آن را سیاسى یا عبادى یا معاملاتى مى سازد, کفایت نمى کند. اگر نظریه هاى فقهیِ ناظر به حوزه هاى سیاست را نیز بخشى از فقه سیاسى قلمداد کنیم, فقه سیاسى را نباید صرفاً علم به احکام موضوعات سیاسى به حساب آوریم; بلکه افزون بر این سنخ از آگاهى, لازم است بینش هاى متوجّه به پیوندها و هدفمندى هاى مجموعه هاى احکام سیاسى را نیز بخشى از فعالیت علمى در فقه سیاسى به شمار آوریم; بینش هایى که به حوزه هاى کلان رفتار سیاسى تعلّق دارند و در سایه آنها شعاع گسترده اى از احکام سیاسى مربوط به این حوزه ها توجیه مى پذیرند.
بازیابی پسورد
پسورد شما به ایمیل شما ارسال خواهد شد