پیامبر گرامى اسلام شئون گوناگونى داشت که پاره اى از آنها دینى و برخاسته از وظیفه رسالت او و پاره اى دیگر عادى و غیر مرتبط با وظیفه رسالت او بود. نتیجه این تفکیک در اجتهاد این است که همه گفتارها, رفتارها و تقریرهاى پیامبر(ص), مستند استنباط حکم فقهى ـ که حکمى فرا زمانى و جهان شمول است ـ قرار نگیرد, بلکه تنها امورى در مقام اجتهاد قابل استناد است که برخاسته از وظیفه رسالت آن حضرت باشد. از این رو, فقیه در مقام استنباط به شئون متفاوت پیامبر توجه کرده و طبعاً روایات فقهى را از روایات غیر قابل استناد در فقه تفکیک مى کند و این, نقش و تأثیرى بس عظیم در فقه دارد. افزون بر این, توجه به پاره اى از شئون پیامبر(ص) نظیر حق تشریع آن حضرت به صورت خاص, و سنجش رابطه آن با تشریعات الهى, به نوعى مرتبه بندى میان این دو تقسیم تشریع انجامیده و نتایج فقهى خاصى را به همراه آورده است.
واژههای کلیدی: شئون پیامبر، اجتهاد، فقه، شأن تبلیغ، شأن تشریع، شأن تفریع