یکی از انواع الگوهای قرضالحسنه که در شبکه بانکی کشور و خارج از آن اجرا میگردد، سپرده امتیازی است. این سپرده که نامهای دیگری از جمله سپرده چرخشی، آبشاری، و تعاونی نیز بر آن نهادهاند، نسل جدیدی (نسل دوم) از سپرده قرضالحسنه است. این تحقیق که دارای روش توصیفی و تحلیل فقهی-اقتصادی است، در پی یافتن جواب این سوال است که آیا مدلهای متنوع عملیاتی این سپرده (مدلهای قرض محور و وکالت محور) با فقه امامیه، اصول شریعت و قواعد اقتصادی مطابقت دارد؟ در این میان علاوه بر استفاده از نظریات اساتید فقه معاملات، از طریق استفتاء از مراجع تقلید معظم، سعی شد بر درجه اتقان فقهی تحقیق حاضر افزوده شود. نتایج حاصل نشان میدهد که نوع عملکرد نظام بانکی در سپرده امتیازی دارای مشکلاتی از قبیل وجود شبهه ربا در مدل قرضی، عدم رعایت انصاف در تخصیص منابع قرض الحسنه، عدم مقبولیت مدل وکالتی نزد بانکها، تضعیف قرضالحسنه نوع اول، فهم غلط مشتریان و افزایش احتمال وقوع بازی پانزی است. همچنین در مبحثی مجزا، تأثیرات این سپرده بر بانکها، نظام بانکی و فضای کلان اقتصاد بررسی گردیده است. در نهایت به نظر میرسد بهتر است نظام بانکی از روش سپرده امتیازی برای جذب و تخصیص منابع قرضالحسنه استفاده نکند.
واژه های کلیدی: قرضالحسنه، سپردههای امتیازی، شبکه بانکی، ربای قرضی، قرض به شرط قرض.