عنوان
مبانی حکم حیات و موت در پدیده مرگ مغزی از منظر فقه مذاهب اسلامی
نویسنده
اصطلاحنامه
حیات (Life) | عرف (Customary law) | فقه فریقین | مرگ (Death) | مرگ مغزی (Brain death)
ناشر
مجله فقه مقارن، پاییز و زمستان 1396، شماره 10، ص.: 55-83.
تاریخ نشر
1396
توضیح
مرگ طبیعی انسان با توقف قلب و تنفس شروع میشود و سپس اعضای دیگر حیات خود را از دست میدهند که این پدیده مورد پذیرش پزشکان، فقهای فریقین و عرف واقع شده است؛ اما عمدهترینِ تردیدها در مرگ انسان، از ناحیه سلولهای مغزی است که در چنین حالتی، قلب بهفعالیت میپردازد اما زنده بودن انسان فقط به حیات نباتی وی محدود شده و راه بازگشت به زندگی انسانی وجود ندارد و تنها با کمک دستگاههای پزشکی میتوان حیات سایر اعضاء را تا مدتی حفظ کرد. با توجه به اینکه تشخیص شروع مرحله مرگ بیمار مبتلا به مرگ مغزی بهمنظور اجرای احکام فقهی و حقوقی مترتب بر فوتشدگان، حائز اهمیت است، لذا در این پژوهش، حیات و موت چنین بیماری در دو حوزه دین و پزشکی مورد نقد و بررسی قرار خواهد گرفت. واکاوی ادله دیدگاههای مطرح، این نتیجه را در پی دارد که از دیدگاه پزشکان، بیمار مبتلا به مرگ مغزی، مرده محسوب میشود و اما طبق قول منتخب فقهای فریقین و نظر عرف، بیمار مبتلا به مرگ مغزی، شخص زنده محسوب شده و احکام فقهی و حقوقی مترتب بر فوتشدگان جاری نخواهد گردید، تا زمانی که مرگ واقعی چنین شخصی احراز شود. نظر منتخب و نتیجه گرفتهشده از ادله این است که آثار فقهی و حقوقی مترتب بر حکم به فوت بیمار مبتلا به مرگ مغزی تا زمان احراز مرگ واقعی بیمار مبتلا به مرگ مغزی جاری نمیشود.
واژه های کلیدی: حیات، موت، مرگ مغزی، فقهای فریقین، عرف.