مبانی قرآنی رابطه امنیت و دیپلماسی در فقه سیاسی با روی کرد به قاعده «امان، تالیف قلوب و الزام»
فصلنامه حکومت اسلامی، پاییز ۱۳۹۸، شماره ۹۳، ص.: ۴۷-۶۸.
۱۳۹۸ش.
فقه شیعه، به عنوان منظومه معرفتیِ برخوردار از پشتوانههای وحیانی که بر تمامی جوانب حیات انسانی اشراف داشته و سعادت واقعی وی را در سطوح فردی و اجتماعی دنبال میکند، در خصوص راههای تأمین و ایجاد امنیت، دیدگاه های راهبردی دارد. فقه سیاسی شیعه با الهام از پیام نورانی وحی و متون حدیثی برای نهادینه سازی دیپلماسی در فراهم سازی زیرساختهای تأمین امنیت، راه کارهای مناسب را ارائه نموده است. جستار پیش رو با روش توصیفی ـ تحلیلی، به بررسی مبانی پیشگفته پرداخته است. نخست، آیه: «ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَه» (توبه(9): 6) به عنوان «قاعده امان»؛ براین پایه که هدف از تشریع عقد امان، اعطای مجال به گفت وگو با طرف مقابل خواهد بود و آیه: «وَ الْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُم» (توبه(9): 60) به عنوان «قاعده تألیف قلوب» در پیوند با ایجاد بسترهای لازم برای گسترش دیپلماسی و آیه: «فَإنْ جاؤُکَ فَاحْکُمْ بَیْنَهُمْ» (مائده(5): 42) به عنوان «قاعده الزام»، فرد مقابل را ملزم به پذیرش قوانین دین و مذهب خودش نماید. این نوشتار با هدف ارزیابی مبانی رابطه امنیت و دیپلماسی در فقه شیعه به تحلیل و بررسی پرداخته است.
واژههای کلیدی: امنیت، دیپلماسی، فقه سیاسی، «قاعده امان»، «قاعده تألیف قلوب»، «قاعده الزام».
بازیابی پسورد
پسورد شما به ایمیل شما ارسال خواهد شد