عنوان
مناسبات فقه و اخلاق
نویسنده
اصطلاحنامه
احکام | اخلاق (Ethics) | فقه (Islamic law) | نسبت (فلسفه) (Relation (Philosophy))
ناشر
فصلنامه قبسات، زمستان 1395، شماره 82، ص.: 127-141.
تاریخ نشر
1395
توضیح
این مقاله، برآن است تا تمایز علم اخلاق با فقه را مورد بررسی قرار دهدکه عبارتاند از: 1. محمول گزارههای فقهی احکام پنجگانة تکلیفی است و محمول گزارههای اخلاقی، خوب/ بد، بایسته/ نابایسته و درست/ نادرست؛ 2. حکم فقهی دغدغة استحقاق ثواب و عقاب دارد، اما حکم اخلاقی دغدغة سعادت؛ 3. گزارههای فقهی دارای جعل و اعتبار شرعی از ناحیة خداست، درحالیکه گزارههای اخلاقی انشای قانونی الهی و جعل و اعتبار شرعی ندارند. فقیه دغدغهمند امتثال، برائت، رفع تکلیف، منجزیت، معذریت، طاعت، عصیان و به تبع آن رهایی از عقاب است، درحالیکه عالم اخلاق دغدغهمند سعادت، کمال، تعالی، رشد، ارتقای وجودی و فلاح است؛ 4. احکام فقهی، حقیقتی دوارزشی و متواطی دارد، اما احکام اخلاقی دارای مراتب طولی است؛ به همین جهت احکام فقهی عمومیت بیشتری دارد و جز به شرایط اضطرار برداشته نمیشود، اما ارزش اخلاقی، دارای صبغة فردی و اختصاصی است و به تناسب افراد و شرایط، منعطف و مدرّج است؛ 5. هر گزارة فقهی به دلالت مطابقی بر احکام تکلیفی و به دلالت التزامی بر خوب و بد اخلاقی و مصالح و مفاسد واقعی دلالت دارد، اما برای دستیابی به حکم فقهی و اعتبار شرعی، کشف مصالح و مفاسد واقعی کافی نیست؛ 6. برخی از امور غالباً در مظان دستیابی به مطلوبهای شرعی قرار دارند و بهصورت نوعی، مسیر رسیدن به غایات دینی را هموار میسازند؛ پس احراز خوبی و بدی آنها با توجه به مصالح و مفاسد نوعی، دشوار نیست، اما دربارة آنها ادعای وجود یک حکم شرعی قانونی که مستلزم ثواب و عقاب الهی باشد، دشوار است. در این موارد از لسان اخلاق استفاده میگردد.
واژههای کلیدی: فقه، اخلاق، گزاره فقهی، گزاره اخلاقی، اعتبار شرعی.