نظریه خلافت عمومى انسان در اندیشه سیاسى سید محمد باقر صدر (ره)
فصلنامه حکومت اسلامی، بهار ۱۳۷۸، شماره ۱۱، ص.: ۱۵۱-۱۸۱.
۱۳۷۸ش.
مبنا و محور بنیادین نظریههاى سیاسى شهید آیت الله سید محمدباقر صدر (ره) را«نگرش و جهان بینى توحیدى» و «ربانى بودن نظام هستى» شکل مىدهد. 2 اگر اینموضوع صحیح باشد که: «هر کس آن چنان عمل مىکند که جهان را مىبیند; یعنىتصورى که از هستى در ذهن ما نقش بسته است، در عمل، عقیده و رفتار اجتماعى ماتاثیر مستقیم دارد ،.» 3 آن گاه نظریههاى سیاسى اندیشمندان و متفکران عالمسیاست نیز بر مبناى جهان بینى و نوع نگرش آنها از وجود شکل مىگیرد. البتهدر این جا نمىتوان نقش مقتضیات زمانى، تاثیرات اندیشهها و اندیشمندان دیگررا انکار نمود. اما آن چه در این میان از اهمیت اساسى ترى برخوردار است همانمعرفتشناسى، جهان نگرى و انسان نگرى است و به قول سارتر: «هر کس آن چنانزندگى مىکند که جهان را مىشناسد.» 4 بر اساس نگرش و بینش توحیدى، جهان نه مجموعهاى از عناصر، نیروها و قوانین کورکه سازمانى از نیروها، مقررات و قوانین «سنن»، عناصر و اجزایى مرتبط، منظم،هم آهنگ، هدف دار و با معنا است و بر این اساس «انسان» نیز موجودى معنادار،با هدف و مسئولیت مجسم مىگردد. در چنین بینشى توحید به ژانوسى دو چهره مىماند که ربوبیت× بیانگر یک چهره اش و عبودیت نشان دهنده دیگر چهره اش مىباشد; به عبارت دیگر، توحید یک رابطه فراگیر و حیاتى است میان رب و تدبیرگروجود و مربوب یا نظام هستى. بدین معنا مبناى جهان را ربانى بودن و عبودیتتشکیل مىدهد. جهان در مدار توحید و ربانیت قرار دارد.
بازیابی پسورد
پسورد شما به ایمیل شما ارسال خواهد شد