عنوان
نقدی بر موضوع شناسی مرگ مغزی از دیدگاه لغوی، فقهی و پزشکی
نویسنده
ناشر
فصلنامه اخلاق و تاریخ پزشکی ایران، سال 1392، شماره 2، ص.: 1-16.
تاریخ نشر
1392
توضیح
با گذشت بیش از نیم قرن از شروع نجات زندگی تعداد زیادی از بیماران با استفاده از اندامهای مبتلایان به مرگ مغزی بهوسیلهی انجام موفقیتآمیز اعمال جراحی متنوع و گاهی شگفتانگیز و همچنین نگارش کتابها، مقالهها و تشکیل جلسات و گردهماییهای محلی، منطقهای و بین المللی در ارتباط با این رویداد، هنوز بین اندیشمندان حوزههای مختلف همچون علوم پزشکی، دینی، اخلاقی و حقوقی دربارهی موارد متعددی از کلیات و جزییات نظری و عملی این موضوع، اتفاق رأی بهوجود نیامده است. اگرچه مسائلی از قبیل اقرار در وصیت نامه، اخذ رضایت در زمان حیات، جلب رضایت خانوادهی بیمار مبتلا به مرگ مغزی، نوع عضو مورد نیاز، رعایت موازین مذهبی، فرهنگی و عرفی و شان یا منزلت افراد و موارد متعدد دیگری در این حوزه مطرح شده و مورد بحث قرار گرفتهاند، اختلاف دیدگاه متخصصان و صاحبنظران بهویژه پزشکان و عالمان دین دربارهی تعیین زمان خروج روح از بدن و تعریفی از مرگ که متفق علیه باشد، مهمترین چالشی است که سایر جزییات را تحت تأثیر قرار داده است. بر این اساس، گروهی از پژوهشگران با مطرح کردن نیاز ضروری بیماران به استفاده از اندامهای اهدایی و عرف خاص گروهی از متخصصان پزشکی، سعی کردهاند که مرگ مغزی را همسان مرگ قطعی و بدن بدون روح معرفی کنند تا شاید چالشهای دینی، اخلاقی و حقوقی به حداقل ممکن کاهش بیابد و راه برای استفاده از اندامهای مبتلایان به مرگ مغزی هموارتر شود، اما برخی دیگر تلاش کردهاند تا به تعریف زمان مرگ قطعی و خروج روح از بدن بر اساس حقایق لغوی، شرعی و پزشکی و بدون توجه به اثبات یا نفی همسانی با مرگ مغزی و حکمی که بر مبنای آن تعریف مترتب خواهد شد، بپردازند و راهحل مشکلات نیازمندان به اندامهای پیوندی را از همزمان ساختن مرگ مغزی با خروج روح از بدن جدا کرده و صاحبنظران را به پیدا کردن راهحلهای دیگری ترغیب کنند. بهطور کلی، استفاده از اندامهای مبتلایان به مرگ مغزی برای نجات جان بیماران نیازمند، ضرورت اجتماعی غیر قابل انکاری است که بدون نیاز به تغییر بنیادین معانی لغوی و فقهی از راههای متعددی همچون مطرح کردن «اضطرار»، «حیات غیر مستقره» و بهطور کلی «مسائل مستحدثه» قابل حل است. در این مقاله با مراجعه به منابع لغوی، فقهی و پزشکی و بررسی پژوهشهای پیشین، به بازخوانی تعاریفی از مرگ، روح و زمان خروج آن از بدن که در ارتباط با مرگ مغزی کاربرد عینی دارند، پرداخته خواهد شد و علیرغم تأیید استفاده از اندامهای مبتلایان به مرگ مغزی برای نجات جان بیماران نیازمند، موضوع تغییر حقایق لغوی و شرعی برای تأمین مصالح و اهداف نوظهور مورد بحث قرار خواهد گرفت.