نقش عرف در تشخیص موضوع و استنباط احکام
فصلنامه فقه و مبانی حقوق، تابستان ۱۳۸۵، شماره ۴، ص.: ۸۱-۱۱۲.
۱۳۸۵ش.
شریعت اسلام در محیطی وارد شد که سیره ها و عرفیات عقلایی خاصی در ابواب مختلف معاملات و روابط اجتماعی جاری بود و اسلام، به جای حذف این روابط در آنها اصلاحاتی ایجاد کرد. عرفهای فاسد نظیر‹‹ بیع ربوی›› و ‹‹ نکاح شغار›› را رد کرد، اما نسبت به معظم آنها، موضعی ارشادی و امضایی گرفت، ومیزان تاسیس شارع در این امور عقلایی نسبت به میزان امضایی که در قبال آنها صورت داد، بسیار اندک بود. البته باید اعتراف کرد که شناخت صحیح موضوعات و دگرگونیهای وارد بر آنها در گرو آگاهی از شرایط زمانی و مکانی صدور روایات، آگاهی و توجه به علل و مصالح نهفته در موضوعات، آشنایی به مفاهیم و فرهنگ عرف عرب و آگاهی به مسائل زمان است. در نوشتار مذکور که با عنوان‹‹ نقش عرف در تشخیص موضوع واستنباط احکام›› مطرح خواهد شد، ابتدا به معنای لغوی و اصطلاحی عرف و فرق بین عرف و عادت اشاره خواهد شد، و سپس به کاربرد عرف در فقه و استنباط احکام شرعی و نقش آن در تطبیق مفاهیم شرعی بر مصادیق و نیز به نقش عرف در تشخیص موضوعات حکم شرعی و تعیین شروط و قیود ضمن عقد و … پرداخته خواهد شد.
واژه های کلیدی: عرف و عادت، تطبیق عناوین بر مصادیق، تشخیص موضوع.
بازیابی پسورد
پسورد شما به ایمیل شما ارسال خواهد شد