عنوان
ولایت زن در کتاب و سنت
نویسنده
اصطلاحنامه
زنان (Women) | سیره عقلا | قرآن (Quran) | مذاق شارع | مذاق شریعت | ولایت (Velayat) | ولایت سیاسی
ناشر
فصلنامه طهورا، بهار 1389، شماره 5، ص.: 65-102.
تاریخ نشر
1389
توضیح
مسئله «ولایت زن» از مباحث مهم جوامع اسلامی است. ولایت مورد بحث در این مقاله، به معنی سرپرستی و مدیریت بر گروه می باشد. سوال اصلی بحث آن است که آیا در مدیریت بر یک گروه (ولایت بر کل جامعه یا زیر مجموعه های آن) مرد بودن شرط است یا خیر؟ علمای مسلمان معمولا به این مسئله در بحث قضاوت عامه پرداخته اند و اکثر آنها مرد بودن را در این مسئله شرط دانسته اند، جز ابوحنیفه که در غیر از حدود قصاص، قضاوت زن را جایز می داند. اصل در مسئله، عدم ولایت و عدم وجوب اطاعت است، مگر آنکه دلیلی بر آن اقامه شود. طرفداران جواز ولایت زن، به سیره عقلاء و عموم برخی روایات تمسک کرده اند، اما در مقابل، مخالفین با ولایت المراه به چهار آیه از جمله: «الرجال قوامون علی النساء»، احادیث متعددی مثل احادیث باب القضاء، روایاتی مانند «المراه ریحانه و لیست قهرمانه» یا روایاتی که حکومت زنان را از علائم فساد زمان می شمرد و روایتی که جامعه ای را که زن بر آن حاکم باشد، موفق یا رستگار نمی داند (صحیحه حمران بن اعین در این زمینه مهم ترین سند است که حکومت و تسلط زنان در جامعه را بسیار مذمت می کند) استناد کرده اند. از جمله ادله مخالفین ولایت زن، مذاق شریعت است که این خواسته ها و دستورات از احکام گوناگون شارع در مورد زنان مثل تاکید بر جدایی زن و مرد اجنبی و خانه نشینی زن و یا روایاتی که از نقصان عقل و رای زن سخن گفته و یا اطاعت از زن و مشورت با او را نهی می کند، به دست می آید. در این مقاله سعی شده است به ادله مخالفین در مسئله ولایت زن پاسخ داده شود، ولی در نهایت ولایت زنان را مرجوح می داند و در مورد منصب های کلیدی جامعه به ویژه به صورت گسترده، متمایل به عدم جواز شده است.
واژههای کلیدی: ولایت، زن، قرآن و سنت، مذاق شریعت، سیره عقلا