عنوان
کاربرد عرف در مقام تفسیر در حقوق قضایی مبتنی بر مبانی فقه امامیه
نویسنده
اصطلاحنامه
حقوق قضایی | حقوق موضوعه | عرف قولی | فقه امامیه | فقه جعفری (Islamic law, Ja'fari) | قاعده حقوقی
ناشر
فصلنامه دیدگاههای حقوق قضائی (دیدگاههای حقوقی سابق)، بهار ۱۳۹۷، شماره ۸۱، ص.: ۱۶۷-۱۹۱.
تاریخ نشر
۱۳۹۷
توضیح
عرف چه در سنخ قولی و چه در سنخ عملی و فعلی در قالب عادت و رسوم معمول در میان مردم متجلی میباشد عرف در هر مکتب حقوقی میتواند در سه مقام ایجاد قواعد حقوقی، مقام تفسیر و تطبیق قواعد حقوقی، نقش بسزایی را ایفاء میکند (علیالخصوص مبتنی بر مبانی پوزیتیویسم حقوقی) اما سوال اصلی آن است که استناد به عرف در مقام تفسیر با چه اصول و راهبردهایی باید انجام شود تا بتواند تضمینگر عدالت در اجتماع باشد؟ به نظر میرسد قاضی به عنوان مفسر قانون جهت تطبیق احکام و قواعد حقوقی بر موضوعات خارجی (مصادیق) ناگزیر از شناخت عرفهای زمانی و مکانی، قولی و عملی، عام و خاص مقام تفسیر و تطبیق قواعد حقوقی است . در مقام تفسیر قاعده حقوقی، شناخت واضع صالح و موضوعله مد نظر مقام واضع در تفسیر واژگان و عبارات قانونی نقش بسیار مهمی دارد که در بسیاری از مواقع این عرف است که واضع است و معنای مد نظر عرف تعیین کننده مراد قانون است (چه در تعیین دایره موضوع و چه در تعیین مفهوم حکم) در نتیجه تعیین حیطه حاکمیت حقیقت عرفیه در تفسیر نیز در کنار حقیقت قانونیه و شرعیه از جمله مواردی است که میتواند لزوم ارجاع به عرف را به عنوان یک مقدمه واجب، برای قاضی حکم نماید لذا در مقام تفسیر میتوان فرض وجود حقیقت عرفیه، قانونیه و شرعیه را برای یک واژه نمود و آنچه راهگشای قاضی خواهد بود تعیین حیطه هر یک از موارد مذکور در مقام جعل و وضع است.
واژههای کلیدی: قاعده حقوقی، عقل مسامحی، عرف قولی، حقوق موضوعه.