کارکردهای فقه سیاسی در ساخت هویت جامعه اسلامی
فصلنامه علوم سیاسی، تابستان ۱۴۰۳، شماره ۱۰۶، ص.: ۱۰۹-۱۴۰.
۱۴۰۳ش.
یادداشت: عنوان انگلیسی: The Functions of Political Jurisprudence in Constructing
the Identity of Islamic Society
هویت به عنوان شناسنامه معرفی حقیقت افراد و جوامع، همواره یکی از مهمترین مسائل در حوزۀ مطالعات اجتماعی بوده است. سازۀ هویت، برآمده از مجموعه مؤلفههایی چندگانه و پیچیدۀ بینشی، ارزشی و کنشی است که در تعامل و هماهنگی معناداری هستند. در جوامع، عناصر هویتآفرین متفاوتی وجود دارد که از آن جمله میتوان به نقش عمدۀ دانشها، ارزشها و هنجارهای هر جامعه اشاره کرد. در جامعۀ اسلامی، دین به عنوان مهمترین عامل اجتماعی در تعریف هویت افراد و جوامع نقشآفرینی میکند. فقه سیاسی به عنوان بازوی عملی اسلام در ساحت اجتماعی- سیاسی، بیانگر کنش و منش افراد، گروهها و ساختار سیاسی است. این دانش با ترسیم اصول و قواعد مشی دینداری و آییننامۀ زندگی شهروندان، رفتار و گفتار و حتی اندیشۀ فرد و جامعه را سامان میبخشد؛ امری که آنان را دارای هویتی متمایز و ممتاز از دیگران میسازد. هدف این نوشته بررسی نقش فقه سیاسی در شکلگیری هویت جامعۀ اسلامی، بهویژه پس از انقلاب اسلامی ایران است. این پژوهش، در پیِ پاسخ به این پرسش است که کارکردهای بنیادین فقه سیاسی در ساخت هویت جامعۀ اسلامی چیست؟ با بهرهگیری از روش اجتهاد و توصیف و تحلیل دادههای مرتبط، در فرضیه بر این امر تأکید شده است که یکی از مهمترین کارکردهای هویتی فقه سیاسی، برجستهسازی ولایت به عنوان عنصر محوری و وحدتبخش در جامعۀ اسلامی است و دیگر کارکردهای هویتی اعم از مسئولیتپذیری، اقامۀ حدود الهی، ظلمستیزی و مبارزه با استبداد، حاکمسازی قانون الهی، ساخت جامعه عدالتگرا و اهتمام به امور مسلمانان در پرتو آن معنا مییابد. مجموعۀ این کارکردهای فقهی مبتنی بر بستر ولایت، هویتی ممتاز و دیگرگون برای جامعۀ پس از انقلاب اسلامی ایران رقم زده است که موجب مرزبندی شفاف با دیگر جوامع و مکتبها شده است.
واژههای کلیدی: ساخت هویت، جامعه اسلامی، ولایتمحوری، فقه سیاسی.
بازیابی پسورد
پسورد شما به ایمیل شما ارسال خواهد شد