عنوان
ارتباط مقاصد الشریعه و علل الشرایع
نویسنده
استادراهنما
احمد مبلغی
محل نشر
تهران
تاریخ نشر
1393
مقطع تحصیلی
کارشناسی ارشد
مشخصات ظاهری
20 ص.
زبان
فارسی
توضیح
«ارتباط عللالشرایع و مقاصدالشریعه»؛ بررسی مناسبات دو دانش خدمترسان به فقه در «امامیه» و «اهلسنت» است که پذیرش اصل «هدفمندی احکام» و «توجه به پشتوانههای احکام» در حکم مشترکاتی است که سازنده پیوند این دو مقوله با یکدیگر میباشد. هدف این پژوهش نیز دستیابی به کم و کیف این مشترکات و شناخت تمایزات هر دو حوزه نسبت به یکدیگر است. «عللالشرایع» امور نهفته در وراء احکام و تشریعات است که ناظر به «حکمتها» بوده مضاف بر آنکه «مناطات» و «علتها» نیز به دلیل اشعار به مصالح احکام؛ در زمره دانش علل جای میگیرند. همچنانکه «مقاصدشریعت» بهمعنای اهداف شارع از وضع شریعت میباشد و در یک نوعبندی بنیادی؛ به سه دسته ضروریات؛ حاجیات و تحسینیات تقسیم میشود. بارزترین نقطه عطف دو حوزه مزبور؛ «مطالعه اهداف احکام» است که در ادبیات عللالشرایع از آن به «حکمت» و در لسان اهل مقاصد به «مقاصدشریعت» تعبیر شده است با این تفاوت که مقاصد؛ بیشتر به اهداف کلان شریعت میپردازد و حکمتها به اهداف خرد؛ نظر دارند. «کتاب» و «سنت» در زمره منابع کشف مقاصد و علل بهحساب میآیند مضاف بر آنکه شیوههایی چون: «استقراء»؛ «توجه به اوامر و نواهی شارع»؛ «توجه به دلالتهای قرآن و سنت»؛ «توجه به اهداف و مقاصد اصلی و تبعی» و «توجه به مقتضیات زبان عربی»؛ یاریرسان ما در کشف مقاصد و حکمتها از دو منبع کتاب و سنت میباشد. منشأ حکم در مقام استنباط؛ «علت» است که تحققبخش مقاصد نیز میباشد. لکن «حکمتها» نمیتوانند بهعنوان علت؛ مبنای استنباط قرار گیرند؛ چراکه درک تمام حکمت حکم؛ مقدور مکلف نبوده و در این زمینه ؛ حکم مقاصدی که در اشتراک با حکمتها هستند نیز همین میباشد. مگر آنکه مقصدی؛ تمام مناط حکم نیز باشد که در این صورت؛ به اعتبار مناط بودن و نه مقصد بودن؛ میتواند پدیدآورنده حکم شرعی باشد.این تحقیق، بهمنظور بررسی ارتباط «عللالشرایع» و «مقاصدالشریعه» در چهار فصل، تنظیم شده است که هر فصل، مشتمل بر دو مبحث میباشد و در هر مبحث، مطالب مربوط به هر یک از موضوعات «علل» و «مقاصد»، مُناظِر یکدیگر و در عین حال، جداگانه مورد بررسی قرار میگیرد. فصل نخست، تحت عنوان «ماهیتشناسی مقاصدشریعت و عللالشرایع» میباشد که به «مفهومشناسی واژگان و مصطلحات کاربردی»، «بیان تاریخچه هر کدام از موضوعات علل و مقاصد» و «ثمرات شناخت هر کدام» میپردازد.پس از شناخت ماهیت و چیستی «مقاصد» و «علل»، در فصل دوم، به بیان انواع مقاصدشریعت و عللالشرایع پرداخته میشود که گامی مهم در شناخت زوایا و نقاط مشترک دو موضوع، میباشد. لذا در مبحث مربوط به انواع مقاصد، به بیان مهمترین تقسیمبندیهای کاربردیِ مقاصدشریعت، یعنی تقسیم مقاصد بر اساس «غایات اصلی و تبعی ملحوظ در احکام شریعت» و تقسیم بر اساس «میزان اهمیت مقاصد حوزه تحت پوشش» میپردازیم. همچنین در مبحث مربوط به انواع علل نیز به تبیین و تعریف «علت حکم» ـ که ناظر به علت منصوص و علتی است که از طریق تنقیح مناط قطعی به دست میآید ـ و «حکمت حکم» بهعنوان اقسام عللالشرایع، پرداخته شده است.فصل سوم، نیز در پی تبیین انواع مقاصد و علل میباشد که این تلاش، متکی بر دو شناخت است؛ یکی ناظر به «منابع کشف پشتوانههای احکام» و دیگری معطوف به «شیوههای کشف آن» میباشد. لذا موضوع فصل سوم، تبیین «منابع و شیوههای کشف مقاصدشریعت در اهل سنت» و «منابع و شیوههای کشف عللالشرایع در امامیه» میباشد.و در نهایت، آنچه که در فصل چهارم بهعنوان خاتمه، مورد بررسی قرار گرفته است، ارائه مبحثی کاربردی، پس از بیان مباحث نظری میباشد که عبارت است از: «نقش مقاصد و علل [حکمت، علت منصوص و مناط] در استنباط احکام شرعی»؛ با اذعان به اینکه هر کدام از این گزارهها، واجد نتایج و کارکردهای مهم دیگری نیز میباشند.
واژههای کلیدی: مقاصد الشریعه، علل الشرایع، حکمت، علت، مناط، شریعت، ماهیت، علیت