عنوان
بررسی فقهی مناقشات حقوق بشری تنبیه همسر و فرزند (فایل منبع موجود نیست)
نویسنده
اصطلاحنامه
تنبیه (Punishment) | تنبیه بدنی -- جنبه های قرآنی (Corporal punishment -- Qur'anic teaching) | تنبیه بدنی (Physical Punishment) | تنبیه بدنی (فقه) (Corporal punishment (Islamic law)) | حقوق بشر -- جنبه های قرآنی (Human rights -- Qur'anic teaching) | حقوق بشر -- جنبه های مذهبی -- اسلام (Human rights -- Religious aspects -- Islam) | حقوق بشر (Human Rights) | فقه (Islamic law)
استادراهنما
محمد رضا کیخا
محل نشر
سیستان و بلوچستان
تاریخ نشر
1401
مقطع تحصیلی
کارشناسی ارشد
زبان
فارسی
توضیح
تنبیه، در لغت به معنای آگاهانیدن، بیدار کردن، واقف گردانیدن به چیزی و آگاه و هوشیار کردن آمده است. جامعترین تعریف از تربیت عبارت است از؛ مجموعه اقدامات، برنامهریزیها، تلاشها و استفاده از فرصتها، از انعقاد نطفه تا دم مرگ، برای شکوفایی استعدادهای افراد و رسیدن به حدّاکثر ظرفیت. برخلاف برخی نظامهای تربیتی، از نظر اسلام و قرآن، اصل تنبیه به طور مطلق محکوم نبوده، بلکه در جای مناسب خود لازم است. همچنین به معنای ایمن سازی مسیر رشد، برای خانواده اعم از کودک و در برخی موارد زن و فرزند است تا برای رسیدن به تکامل در مسیر رشد باشد. برای رسیدن به هدفهای تربیتی مطلوب لازم است پدر و مادر چهارچوبی را رعایت کنند. البتّه این بدان معنا نیست که با رعایت این موارد همه مشکلات تربیتی از میان میرود؛ زیرا تربیت تحت تأثیر جامعه، مدرسه و شخصیت فرد نیز هست، امّا میتوان گفت که با رعایت این موارد، مسائل و مشکلات تربیتی به حدّاقل میرسد، از جمله؛ چارچوب تربیت، تنبیه، نظم، خودنمایی، صبر، امنیت روانی، جدّی بودن، پاسخ به پرسشها، محبّت و.. «... وَاللَّاتِی تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِی الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ ۖ فَإِنْ أَطَعْنَکمْ فَلَا تَبْغُوا عَلَیهِنَّ سَبِیلًا ۗ إِنَّ اللَّهَ کانَ عَلِیا کبِیرًا» «و زنانی را که از نافرمانی آنان بیم دارید نخست، پندشان دهید و بعد در خوابگاهها از ایشان دوری کنید و اگر تاثیر نکرد آنان را بزنید؛ پس اگر شما را اطاعت کردند دیگر بر آنها هیچ راهی برای سرزنش مجویید، که خدا والای بزرگ است.» (سوره نساء، آیه 34). تنبیه بدنی زنان مسئلهای اجتماعی است که در اسلام ممنوع شده و در مورد زنان ناشزه (زنانی که از انجام وظایف زناشویی خودداری کنند) در اصل حکم و جزئیات آن اختلاف وجود دارد. مشهور عالمان مسلمان مسئله تنبیه زنان ناشزه را به واژه «وَاضْرِبُوهُنَّ» در آیه 34 سوره نساء مستند کردهاند؛ با این حال در چگونگی آن اختلاف داشته و حتی آنرا به زدن با چوب مسواک محدود کردهاند. این حکم مخالفانی نیز دارد؛ پژوهشگرانی از جمله محمدهادی معرفت معتقدند این حکم مانند مسئله بردهداری بوده و اسلام بهصورت گام به گام درصدد برچیده شدن آن بوده است. برخی نیز بر این باورند که واژه ضرب در آیه 34 سوره نساء به معنای تلطیف و مهربانی با زن یا ترک خانه از طرف شوهر است. طرح مسئله تنبیه بدنی زنان در برخی از متون شرعی را، باعث رواج خشونت خانگی علیه زنان دانستهاند. در مقابل گفته شده، این حکم فقط در مورد زنانی قابل اعمال است که نسبت به وظایف زناشویی خود کوتاهی میکنند؛ ثانیا حدود تنبیه هم در روایات به شدت محدود شده چنانچه حتی نباید به کبودی یا سرخی بدن زن منجر شود و اگر بیشتر از این حد شد عواقب حقوقی و کیفری برای مرد در پی خواهد داشت. ضمن اینکه اصل چنین حکمی را الزامی نمیدانند؛ بلکه اجرای آن در روایات کار مردان بد امت دانسته شده است . البته بر اساس این آیه ابتدا باید زن ناشزه را نصیحت کرد، اگر تأثیر نداشت در بسترِ خواب از او کنارهگیری کند و اگر تأثیر نداشت، نوبت به زدن میرسد. مسئله تنبیه بدنیِ زنان را مختص به اسلام ندانستهاند؛ بلکه آن را پدیدهای اجتماعی میدانند که علاوه بر شیوع بسیار زیاد در تمامی جوامع از ابتدایی تا پیشرفته، محدویت زمانی هم ندارد. در زمینه تنبیه سه دسته روایت از ائمه معصومین(ع)وارد شده است: دسته اول، روایاتی است که اجازه تنبیه کودک را بهحاکم میدهد تا در برابر گناهانی که کودک انجام میدهدمانند سرقت، زنا، لواط و.. او را تنبیه و یا تعزیر کند. همچنین باید گفت این دسته از روایات در مورد حقوق کیفریاست و تحقق آن به دست قاضی است. دسته دوم، روایاتی است که تنبیه کودک را در جهتتربیت و تادیب او برای پدر و معلم جایز میشمارند. دسته سوم، روایاتی است که تنبیه کودک را بر ترکنماز جایز میشمارند. قطع نظر از روایات، تنبیه کودک جایز نیست چونخدای تعالی انسان را آزاد آفریده است و کسی را بردیگری تسلط نیست مگر آنکه او اجازه کند به علاوه تنبیه و زدن دیگری ایذاء، اذیت و ظلم به اوست و این اعمال درشرع نهی شده استبه طوری که برخی روایات آن راحرب با خدا و کفر میدانند. بنابراین اگر نتوانیم از روایات باب تنبیه جواز آن را استفاده کنیم اصل عدم جواز بجای خود باقی است. همینطور در مواردی که شک در جواز داریم باید به اصلعدم جواز تمسک کرد. در مورد تنبیه کودک، روایاتمتعددی از پیامبر(ص) و ائمه معصومین(ع) وارد شدهاست که از مجموع آنها میتوان استفاده کرد که اصل تنبیهکودک به منظور تربیت و تادیب او جایز است. از اینروست که تقریبا تمام فقهاء به جواز تنبیه کودک فتوادادهاند. اما در کم و کیف آن و اینکه چه کسی چنیناجازهای را دارد اختلاف کردهاند. تنبیه، مراتب و مراحلی دارد که از نکوهش و توبیخ زبانی شروع میشود و در مراحل بعدی بر اساس ضوابطی و در قالبی قانونمند به اقدامات عملی، از جمله برخی گونههای تنبیه بدنی، منتهی میشود. از بهترین مراحل و روشهای تنبیه که در قرآن کریم و روایات معصومان (علیهمالسّلام) به آن توصیه شده و علم روانشناسی، به ویژه در مباحث تربیت فرزند تاکیدی فراوان بر آن میکند، رویگردانی و قهر و در اوضاع سختتر، طرد و تبعید است. شدیدترین و آخرین روش اِعمال محرک بازدارنده از کار ناشایست، تنبیه بدنی است. موضوع پایان نامه حاضر از این جهت بکر می باشد که به دنبال یافتن پاسخ به چالش هایی در اسناد حقوق بشری است و در این جهت به بررسی رویکردهای مذاهب اسلامی بر جواز تنبیه زن و کودک می پردازد.اهداف کلی پژوهش حاضر بر مبنای 1.بررسی مناقشات حقوقی در خصوص مسئله تنبیه کردن همسر ( زن) و فرزندان 2.در جهت رفع بهتر شبهات و تعصبات در چارچوب قوانین حقوق بشری است. 3. بررسی دغدغههای زنان یا نوجوانان و کودکان در مورد مسائلی پیرامون تنبیه شان بر اساس اصول فقهی و اسلامی در جامعه مدرن.
واژههای کلیدی: حقوق بشر، فقه، مناقشه، تنبیه همسر و فرزند.