بررسی قرارداد فرزندخواندگی در فقه امامیه و حقوق ایران
اکرم صفیری
معصومه مظاهری
تهران
1398
کارشناسی ارشد
20 ص.
فارسی
از تمامی حقوقی که دین مبین اسلام برای فرزند واقعی پیش بینی کرده، برخوردار گردید. نیاز کودک به داشتن سرپرست چه به لحاظ جنبه های مادی و چه به لحاظ نیاز های عاطفی و معنوی حقی است غیر قابل تردید به نحوی که از دیرباز تعیین و انتخاب سرپرست برای این دسته از کودکان از دغدغه های اصلی جوامع بشری بوده است. رشد کودکان بی سرپرست در هر کشوری به لحاظ حقوقی و سیاسی، عاملی تهدید کننده به شمار می رود حال آن که بهره گیری از نهادهایی چون فرزندخواندگی و تصویب قوانین تسهیل کننده در امر سرپرستی می تواند این تهدید را به فرصتی مغتنم مبدل سازد. پیدایش نهاد فرزندخواندگی به دوره پیش از اسلام باز می گردد اما با ورود دین مبین اسلام پدیده مورد فرزندخواندگی همچون بسیاری از پدیده های اجتماعی که به امضای شارع مقدس رسیده است، تغییراتی بنیادین یافت از جمله آن که فرزندخوانده جز در موارد استثنایی بر همین اساس نظام حقوقی ایران که بر مبنای فقه اسلامی شکل گرفته است نهاد فرزندخواندگی را پذیرفته و علاوه بر قوانین متعددی که تا به امروز در این خصوص توسط قوه مقننه به تصویب رسیده، در سال 1372 نیز رسماً به کنوانسیون حقوق کودک که از جمله دارای مقرراتی در خصوص فرزندخواندگی است ملحق شده است.
واژه های کلیدی: فرزندخواندگی، فرزندخوانده، فرزند پذیری، فقه امامیه، قانون ایران
بازیابی پسورد
پسورد شما به ایمیل شما ارسال خواهد شد