بررسی چگونگی بنیان های معرفت شناختی اقتصاد اسلامی
حسن سبحانی
علی طیبنیا
تهران
۱۳۹۰
کارشناسی ارشد
۲۰ ص.
فارسی
در جامعه ما و در تاریﺦ اندیشه ای آن، دین، سنتی بسیار پرقدرت و ریشه دار است و از این رو سنجش نسبت دین با علوم انسانی و از جمله با علم اقتصاد، از ضروریاتی است که برای کسانی که در حوزه های مختلف علوم انسانی مداقه می کنند، پرداختن به آن اجتناب ناپذیر است. برای سنجش نسبت دین )اسﻼم( و علم اقتصاد، نخست ماهیت، زبان و روش علم و دین و حوزه ای که هر یک به آن تعلق دارند، با یکدیگر مقایسه و سپس رابطه این دو با یکدیگر بررسی شد. با عنایت به این نکته که غرض از علم در این پایان نامه علم تجربی است، در باب نسبت علم و دین سه دسته نظریه ارایه شد که علم و دین را دو مقوله معارض، متمایز یا مکمل می دانند. نظریه مختار در این پایان نامه آن است که موضوع علم و دین، دو ساحت مختلف از ساحات گوناگون زندگی بشر است. دین به رابطه فرد انسانی با عالم متعالی و خدا می پردازد، حال آنکه علم به جنبه های گوناگون طبیعت و رفتار انسان به عنوان بخشی از آن دل مشغول است. از این رو رابطه علم و دین، رابطه تمایز است و نمی توان از آموزه های دینی یا به طور خاص، اسﻼمی، علم اقتصاد به معنای متعارف آن را استخراج کرد؛ هرچند می توان در بستری از اعمال دینی، علم اقتصاد متناسب با دین را یافت.
واژههای کلیدی: بنیانهای معرفت شناختی، اقتصاد اسلامی.
بازیابی پسورد
پسورد شما به ایمیل شما ارسال خواهد شد