مسئله تلقیح مصنوعی انسان و پیـدایش اطـفال آزمـایشگاهی از پدیدههای نوینی است که با شکوفایی دانـش پزشـکی پا به عرصه هستی نهاد و موجب ظهور مسائل جدید فقهی و حقوقی شد و مانند سایر موضوعات جدید کمتر به آن پرداخته شده است. قرارداد رحم جایگزین از قواعد ماده 10 قانون مدنی پیروی می نماید. روش پژوهش حاضر، تحلیلی- توصیفی از نوع کاربردی و با استفاده از منابع کتابخانهای صورت پذیرفته است. نتایج تحقیق نشان داد این قرارداد به دو مرحله پیش از انتقال جنین به رحم و پس از آن تقسیم میشود که حسب اینکه جنین در هر یک از این مراحل از چه ماهیتی برخوردار هست، در مصادیق و موجبات انحلال قهری (انفساخ) قرارداد مزبور موثر خواهد بود. در مرحله پیش از انتقال جنین، قرارداد به واسطه موجبات متعددی از جمله فوت طرفین و یا انحلال شخص حقوقی، محجوریت، طلاق، تغییر جنسیت، تلف قهری موضوع قرارداد و درج شرط فاسخ منفسخ می گردد و در مرحله پس از انتقال جنین، تنها موجب انفساخ قرارداد، بلاموضوع شدن قرارداد است که به واسطه سقط جنین رخ میدهد. آنچه که در این تحقیق مورد بررسی قرار می-گیرد تبیین آثار فقهی حقوقی انحلال قهری قراردادهای رحم جایگزین است.
واژه های کلیدی: انحلال قهری، قرارداد رحم جایگزین، اجاره رحم، بارداری قراردادی.