حقوق و تکالیف متقابل فرزندخوانده و ناپدری و نامادری در حقوق ایران و فقه امامیه
حسین اعظمی
مسعود مرادی
تهران
1396
کارشناسی ارشد
20 ص.
فارسی
انسان موجودی است که از ابعاد مختلف جسمی و روحی نیازمند تعلیم و تربیت و رشد و نمو میباشد و این نیازمندی در اوان کودکی در حد اعلاء خود ظهور و بروز پیدا میکند، خانواده تنها نهادی است که می تواند کودک را در نیل به این نیازمندی مساعدت نماید ولیکن در غالب موارد بر اثر حوادث غیر مترقبه، خانواده متلاشی و کودکان والدین خود را از دست داده و یا اینکه در مواردی همچون اعتیاد، صلاحیت سرپرستی کودک از والدین سلب گردیده و به عبارتی در زمره بدسرپرستان قرار میگیرند. در چنین حالاتی فرزندخواندگی تنها نهادی است که قادرخواهد بود جایگزین خانواده در رسانیدن کودک به نیازهای اساسی و اولیه خود باشد. اما از آنجایی که فرزندخواندگی در دین اسلام و بالتبع فقه امامیه به معنای واقعی آن مورد پذیرش واقع نگردیده، در مباحث فقهی کمتر به حقوق و تکالیف ناشی از آن پرداخته شده است، ولیکن اهمیت و نقش اساسی این نهاد در تحکیم بنیان خانوادههایی که فاقد فرزند بوده و قادر به فرزندآوری نمیباشند و همچنین حمایت و صیانت از کودکان بی سرپرست و بدسرپرست قانونگذار را به سمت پذیرش این نهاد تحت عنوان «سرپرستی» سوق داده و قانون حمایت از کودکان بدون سرپرست مصوب سال 1353 و قانون حمایت از کودکان و نوجوانان بی سرپرست و بد سرپرست در سال 1392 به تصویب رسید، به نحوی که در ماده 17 از قانون حمایت از کودکان و نوجوانان بی سرپرست و بدسرپرست نیز به اختصار به اندک حقوق و تکالیف فرزندخوانده و ناپدری و نامادری اشاره شده است. از این رو در پژوهش پیش رو به دنبال بررسی حقوق و تکالیف متقابل فرزندخواندگان و ناپدری و نامادری در حقوق ایران و فقه امامیه میباشیم تا ببینیم پس از پذیرش کودک به فرزندخواندگی، برای هر یک از فرزندخوانده و فرزندپذیران در مقابل دیگری چه حق و تکلیفی از منظر فقه امامیه و حقوق موضوعه ایران ایجاد میشود.
واژه های کلیدی: حقوق و تکالیف فرزند خوانده، حقوق و تکالیف ناپدری، حقوق و تکالیف نامادری، فرزند خواندگی و حق و تکلیف
بازیابی پسورد
پسورد شما به ایمیل شما ارسال خواهد شد