عنوان
رابطه نظام خلافت و مردم سالاری دینی از منظر فقه اسلامی
نویسنده
استادراهنما
سید جواد حسینی خواه
استادمشاور
ایجاد حسین
محل نشر
گرگان
تاریخ نشر
1399
مقطع تحصیلی
کارشناسی ارشد
مشخصات ظاهری
20 ص.
زبان
فارسی
توضیح
در سال های اخیر، مفهوم مردم سالاری دینی به عنوان یک مفهوم بدیع در فضای سیاسی و فرهنگی جامعه ما مطرح شده و به مثابه یک فلسفهی سیاسی والگوی حکومتی خاص و مستقل در مقابل فلسفه های سیاسی والگوی های حکومتی بدیل، خود را عرضه کرده است، لذا؛ پرسش اینجاست که چه رابطه میان مردم سالاری دینی با خلافت اسلامی است؟ و با توجه به عصر حاضر کدام یکی از این دو نظام کارا میباشد؟ دراین پایان نامه به «رابطه نظام خلافت اسلامی با مردم سالاری دینی) با رویکرد فقه سیاسی و روش توصیفی- تحلیلی در چهار محور: مبانی مشروعیت و ادله نظام خلافت ومردم سالاری دینی؛ ارکان و ویژگی ها، اشتراکات و تفاوت های این دو نظام و در پایان به کارآمدی آن در عصر حاضر از دیدگاه دو فرقه بزرگ اسلام(اهل سنت وشیعه)پرداخته شده است، از آنجایی که اهل سنت در نظام خلافت اسلامی معتقد به عدم انتصاب جانشین از سوی رسول الله هستند؛ بدین جهت مشروعیت خلافت را انتخابی دانسته و سیره خلفای راشیدین را به عنوان منبع آن تلقی کردند، که شامل بیعت اهل حل عقد و استخلاف میباشد و برای اثبات آن از دلایل نقلی و عقلی استدلال نمودند، در خصوص مبانی مشروعیت مردم سالاری دینی که خواستگاه ولایت فقیه را دارا است، علماء اهل تشیع پیرامون مبانی مشروعیت آن نظر واحدی ندارند، اما میتوان سه دیدگاه را اینجا نقل کرد، 1. مشروعیت الهی(انتصابی) 2. مردمی انتخابی،3. یا هم بصورت ترکیبی(الهی و مردمی) وبرای اثبات آن نیز از دلایل نقلی و عقلی به عمل آمده است، منظور از ارکان خلافت و مردم سالاری دینی، اجزاء اساسی نظام حاکمیت مورد نظر ماست؛ اجزایی که نبود آنها، موجب درهم ریختن و فروپاشی خلافت اسلامی ومردم سالاری دینی میشود و یا به تغییر و تبدیل اساسی در نظام حاکمیت مزبور میانجامد. ارکان خلافت دربرگیرندهی عناصر چهارگانه دولت ( امت، قلمرو، حاکمیت و حکومت) است و ارکان حاکمیت مردم سالاری دینی، همان اجزاء بنیادینیاند، که قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران آن را تبیین کرده و بر پایه آنها استوار میباشد. لذا؛ ارکان نظام سیاسی مردم سالاری دینی، آموزههای دین اسلام اراده عمومی مردم متدین و رهبری دینی میباشد. و ویژگیهای و حکومت انتخابی، شورایی و روح جمهوریت و.. قانون محوری، نظارت مردم، شورا و... در مردم سالاری دینی تلقی شده که با هم دیگر تداخل دارند. هدف اصلی در این پایان نامه بیان اشتراکات و افتراقات خلافت و مردم سالاری دینی و کارآمدی آنها در عصر حاضر است. این تحقیق که با روش توصیفی- تحلیلی سامان یافته، و از آثار پرشمار و متنوع مانند: کتاب، پایان نامه، مقاله و نرم افزار ها استخراج و به صورت تطبیقی از منظر اندیشمندان اهل سنت و امامیه مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است، که حاصل یافتههای این پایان نامه عباتند از: 1. در سطح مبانی وادله مشروعیت خلافت اسلامی و مردم سالاری دینی نقاط مورد اتفاق نظر میان دو نحله فکری و دینی بسیار است (البته اندیشمندان اهل سنت علاوه بر مشروعیت الهی مردمی، استخلاف وغلبه را مبانی مشروعیت دانسته و اجماع را به عنوان ادله ذکر کردند) که با مبانی مشروعیت مردم سالاری دینی، در تضاد است. 2. در سطح ویژگی ها، نظام خلافت اسلامی و مردم سالاری دینی اشتراک کامل دارند، به صورتی که هر دو نظام، نظارت مردم، انتخابی بودن حکومت(ولایت فقیه) توسط مردم، حقوق اقلیت ها، و تأمین عدالت اجتماعی و..) را جزو مؤلفه های هر دو نظام تلقی کردند. 3. در سطح کارآمدی با توجه به تجربه طلایی خلافت راشده وظرفیت و کارآمدی نظام مردم سالاری دینی درجامعه، هر دونظام توانایی و کارآیی لازم را در حل معظلات نوظهور اجتماعی وسیاسی در عصر حاضر را دارا است.
واژه های کلیدی: خلافت، مردم سالاری دینی، نظام، ولایت فقیه، کارآمدی و بیعت، تئوکراسی