عنوان
مرگ مغزی و پیوند اعضا در فقه
نویسنده
استادراهنما
مجتبی فروزانفر
استادمشاور
محمدمهدی کریمینیا
محل نشر
قم
تاریخ نشر
۱۳۸۶
مقطع تحصیلی
کارشناسی ارشد
مشخصات ظاهری
20 ص.
زبان
فارسی
توضیح
در این نوشته درباره دو موضوع: یکی مرگ مغزی و دیگری پیوند اعضا از نظر فقهی بررسی میشود تا معلوم شود که براساس احکام فقهیه انسان مبتلا به مرگ مغزی آنگونه که پزشکان میگویند مرده است یا زنده؟ که در این رابطه آرای پزشکان بیان و علل شایع مرگ مغزی و شرایط و معیارهای مربوط به آن بررسی میشود، و نظریه فقهاء نیز در این مورد مطرح میشود.همچنین پیوند عضو براساس قواعد فقهیه ارزیابی میگردد که براساس عمومات و اطلاقات آیات و روایات این عمل در شریعت جایز است یا نه؟ و در صورتیکه جایز باشد شرایط عمل پیوند و اعضای که پیوند آن جایز است ذکر میشود و اعضای که پیوند آن جایز نیست مشخص میشود.در دو بخش تمام مسایلی مورد نظر مورد بررسی واقع میشود: بخش اول درباره کلیات موضوع و تبیین حیات و مرگ و ارتباط روح و بدن و معیارهای تشخیص مرگ مغزی از ناحیه پزشکان و بررسی کلام آنان و نتیجه نهایی بحث میشود و در نهایت مشخص میگردد که از نظر فقهاء مرگ مغزی پایان حیات انسانی است و انسان مبتلا به آن مرده است یا زنده؟ که تمام این مسایل در ضمن هفت فصل بحث و تحقیق میشود. بعد از مشخض شدن مرگ مغزی که پایان حیات انسانی است یا نه؟ در بخش دوم بطور کلی درباره پیوند و قطع عضو و احکام مترتب بر آن بحث میشود. اقسام پیوند عضو از نظر گیرنده و دهنده عضو از حیث ایمان و کفر و مجهول الحال بودن و غیره و اقسام اعضای مورد عمل پیوند که چه اعضای قطع آن، منتهی به مرگ دهنده یا نقص عضو یا ذلت و خواری آن میگردد، و چه اعضایی موجب این امور نمیشود؛ که در صورت اول قطع و پیوند جایز نیست و در صورت دوم بطور اجمال جایز میدانند.همچنین پیوند عضو از انسان زنده به خودش که در اثر اجرای حد و قصاص جدا شده مورد بررسی واقع میشود، که در این قسمت کلمات قدمای اصحاب اول طرح و بعد نظریه متأخرین و معاصرین مطرح میشود؛ البته بطور اختصار نظر فقهای اهل سنت نیز مورد توجه واقع میشود. که این مسئله نیز دارای دو صورت است: صورت اول بیان شد.صورت دوم: پیوند عضو از انسان زنده به انسان زنده دیگر است که احکام فقهی آن بیان میشود. فروعات مهمی در این جا وجود دارد که در پایان بحث به آنها پرداخته میشود.در فصل سوم درباره پیوند و قطع اعضای میت به انسان زنده و شرایط و جواز و عدم جواز قطع آن ارزیابی میشود و احکام فقهی هر صورت بطور جداگانه بیان میشود و در پایان فروعات مربوط به آن طرح و بررسی میشود.در فصل چهارم که پایان مباحث است در مورد پیوند اعضای حیوانات به انسان تحقیق میشود و اقسام حیوانات از حیث طهارت و نجاست ذاتیه و قابل تذکیه بودن و نبودن، و توجه جدی به مسئله مهمی که در این مورد وجود دارد که بسیاری از بیماریها ممکن است از این طریق به انسان منتقل شود، بحث میشود.موضوع نوشته با توجه به اینکه مورد ابتلای جوامع اسلامی و عموم مومنین است از اهمیت ویژهای برخوردار است که احکام شرعی مربوط به این مسئله بطور روشن بیان شود، تا در صورت ابتلا به این مسایل وظیفه و تکلیف انسان مشخص و معلوم باشد. البته در این موضوع تحقیق جامعی از نظر فقهی صورت نگرفته. و مسایلی بطور پراکنده و ناقص طرح شده که امید است در آینده فقهای عظام و محققین در این مورد توجه جدی مبذول دارند، چون به هر حال این مسایل در تمام کشورهای اسلامی که امکانات لازم پزشکی را در اختیار دارند مورد ابتلا است و لازم است احکام شرعیه این اعمال آنگونه که در موضوعات مطروحه تحقیق کامل صورت گرفته در این زمینه نیز تحقیق کامل صورت بگیرد. ان شاءالله تعالی.
واژه های کلیدی: روح، مرگ مغزی،پیوند عضو، فقه.