عنوان
مطالعه تطبیقی تئوری های مالکیت بر منابع نفت و گاز در فقه و حقوق ایران و آمریکا
نویسنده
استادراهنما
حسین سیمائی صراف
محل نشر
قم
ناشر
تاریخ نشر
۱۳۹۳
مقطع تحصیلی
کارشناسی ارشد
مشخصات ظاهری
ت، ۱۱ ص.
زبان
فارسی
توضیح
نفت و گاز از اموال ارزشمندی است که گاه در املاک دولتی و گاه در املاک عمومی و گاه در اموال خصوصی یافت میشود. مسئله مالکیتِ این منابع گرانبها، در فقه و نظامهای حقوقی همواره مورد چالش و اختلاف نظر بوده است. سوال اصلی تحقیق پیشرو، این است که انواع تئوریهای موجود در باب مالکیت بر نفت و گاز چیست؟ با کنکاش در منابع فقهی و حقوقی، پنج تئوری در فقه امامیه مییابیم، که یکی از اینها در ایران و یکی دیگر در حقوق آمریکا پذیرفته شده است. همچنین تئوری ششمی وجود دارد که منحصراً در آمریکا استفاده میشود. در فقه، عدهای معادن را در زمره انفال و برخی دیگر آنها را در شمار ثروتهای عمومی میدانند، که در صورت اول تحت مالکیت حکومت و در صورت دوم تحت مالکیت عمومی خواهند بود. در هر دو تئوری، اختیار و اداره معادن مزبور به عهده حکومت بوده و یقیناً حکومت موظف است منافع حاصل از معادن مزبور را، در راستای بهبود جامعه، هزینه کند. در حقوق ایران، مطابق اصل 44 و 45 قانون اساسی تئوری «مالکیت عمومی» پذبرفته شده است. تئوری سوم، که قول مشهور فقهاست، معادن را مطلقا جزء «مباحات» میداند. تئوریهای چهارم و پنجم، تفاصیلی میباشند که در باب مالکیت این معادن ذکر شدهاند. مطابق تفصیل اول، چنانچه نفت و گاز در زمینهای دولتی یافت شود، مالکیتش دولتی و اگر در زمین های عمومی یافت شود، مالکیتش عمومی و نیز اگر در زمینهای خصوصی کشف شود، در زمره مباحات خواهد بود. همچنین به موجب تفصیل دوم، نفت اکتشاف شده در زمین هر کسی باشد، مالکیتش برای مالک زمین خواهد بود؛ چه مالک زمین دولت و چه شخص خصوصی باشد. این نظریه شبیه یکی از دو تئوری رایج در حقوق آمریکا یعنی «مالکیت در محل» میباشد. تئوری ششم نیز، «عدم مالکیت» است که منحصراً در حقوق آمریکا استفاده میشود.
واژههای کلیدی: نفت و گاز، معدن، فقه و حقوق ایران و کامن لا، مالکیت.