عنوان
منطق تحول در فقه سیاسی شیعه؛ مطالعه موردی: دوران معاصر
نویسنده
استادراهنما
داوود مهدویزادگان
استادمشاور
محمدعلی فتحاللهی
محل نشر
تهران
تاریخ نشر
1389
مقطع تحصیلی
دکتری
مشخصات ظاهری
20 ص.
زبان
فارسی
توضیح
بحث از تحول فقه سیاسی شیعه اهمیتی ویژه دارد، این امر از آن جاست که این دانش در سده اخیر و پس از پیروزی انقلاب اسلامی با پرسشها و چالشهای گوناگونی روبرو بوده است، جستجوی چگونگی دگرگونی این دانش و ساز و کارهای آن، میتواند ساحتهایی از این بحث را روشن سازد. لذا پیجویی و کشف منطق و سازوکارهای تحول در فقه سیاسی شیعه و مطالعه موردی آنها در سنجش و ارزیابی با دوره معاصر،تبیین ظرفیتهای درونی فقه سیاسی شیعه برای تحول، بیان عوامل، زمینهها و ساحتهای فکری- اجتماعی بیرونی تحول و تبیین چگونگی تحول این دانش به هنگام برآمدن پرسشگریهای جدید و در نهایت، پرداختن به ساحتهای بایسته در عرصه نظریهپردازی از اهداف این نوشته میباشد. در این نوشته، منظور از «منطق»، سامانه و روشی است که برداشتها و استنباطهای فقیه را نه به شکل ریاضیوار و قطعی، بلکه تا حد و اندازهای که تکاپو دارد و اجتهاد میکند، از خطا دور میسازد. پس با این منطق، نوعی سنجیدگی روشی، فهم سامانمند و تکاپوی اجتهادی منظور است که برداشتهای فقیه را دارای حجیّت میسازد و می-تواند مبنای عمل قرار گیرد.سئوال اصلی آن خواهد بود که منطق تحول فقه سیاسی شیعه در دوره معاصر چیست؟و سئوالات فرعی که به نحوی سامان دهنده فصول نوشته است، عبارتند از:1.ویژگیهای روشی اجتهاد برای توانمندی درونی یا هماهنگ سازی فقه سیاسی با زمان و مکان چیست؟2.معیارهای ثابت در فقه سیاسی شیعه چیست؟3.زمینهها و ساحتهای فکری- اجتماعی تحول در فقه سیاسی شیعه چیست؟4.ساز و کارها و ظرفیتهای درونی تحول در فقه سیاسی شیعه چیست؟5.با توجه به ساز و کارهای تحول در فقه سیاسی شیعه،تحول و ثبات فقه سیاسی شیعه در دوره معاصر را چگونه میتوان ارزیابی کرد؟6.ساحتهای بایسته فقه سیاسی برای باروری هر چه بیشتر آن دانش،چیست؟فرضیه پژوهش: منطق تحول فقه سیاسی شیعه این گونه میباشد که: با توجه به پویایی دین و منابع استنباط آن و تعامل میان منابع، مبانی و حوزههای گوناگون دین، دارای روشی پویا به نام اجتهاد است که با حجیت عقل در آن و مبادی دیگر مانندپذیرش مقتضیات زمان و مکان،مصلحت، تحولات موضوعی،قلمرو آزاد فقهی و دگرگونی در علم اصول،میتوان از آنها برای پویایی و تعامل با زمینههای فکری و اجتماعی، بهره جست؛ این امر در فقه سیاسی شیعه دوره معاصر، مشهود است.برای بررسی این بحث و پیجویی منطق تحول فقه سیاسی شیعه، از روش توصیفی- تحلیلی بهره بردیم؛ ضمن آن که در تحلیل روش بر نقش اجتهاد نیز تاکید شده است، مبنی بر آن که هر گونه تحول اصیل در درون روش اجتهاد انجام میشود. اجتهاد، روشی سنجیده در فقه سیاسی شیعه است که برای ایجاد تحول و پویایی دارای نقش است و ضمن تعامل با پیرامون، بیشترینه تحولات را درون خود، هضم میکند؛ این درونْزایی تحول، فقه سیاسی شیعه را از اصالت خود، دور نمیسازد. فقه سیاسی شیعه پس از مشروطه، در کشاکش با نظریههای رقیب، توانسته است به پویایی خود، ادامه دهد.
واژههای کلیدی: فقه، فقه سیاسی، دوره معاصر.