عنوان
نقد و ارزیابی فردگرایی روش شناختی در اقتصاد نئوکلاسیک بر پایه رئالیسم انتقادی؛ رویکردی به نظریه اقتصاد اسلامی صدر
اصطلاحنامه
اقتصاد -- فلسفه (Economics -- Philosophy) | اقتصاد اسلامی (Islamic Economics) | اقتصاد کلاسیک نو (Neoclassical Economics) | رئالیسم انتقادی (critical realism) | صدر، سید محمد باقر، ۱۹۳۱ - ۱۹۷۹م. (Sadr, Sayyed Muhammad Baqir, 1931-1979) | فردگرایی (Individualism) | فلسفه علوم اجتماعی | واقع گرایی انتقادی (Critical Realism)
استادراهنما
عماد افروغ
استادمشاور
یدالله دادگر | امیراحسان کرباسیزاده
محل نشر
تهران
تاریخ نشر
۱۳۹۲
مقطع تحصیلی
دکتری
مشخصات ظاهری
سیزده، ۷ ص.
زبان
فارسی
توضیح
موضوع فرد و جامعه یا عامل و ساختار در جامعه شناسی یا موضوع خرد- کلان در علوم اجتماعی و اقتصادی، همگی به یک مسئله اشاره دارند که از سوی فیلسوفان علوم اجتماعی به نام نوظهوری اجتماعی خوانده میشود. مسئلهی نوظهوری به مطالعه هستی شناختی و روش شناختی پدیدارهایی میپردازد که از کنش و واکنش اجزای یک سیستم حاصل میشود. مسئله نوظهوری اخیرا در زمینه علوم شناختی نیز توسط فیلسوفان ذهن مورد بحث است. تعامل این دو شاخهی علمی موجب شده است که در پژوهشهای نوظهوری اجتماعی از پیشرفت مطالعات فلسفه علم و فلسفه ذهن استفاده شود. مسئله این پژوهش بررسی و نقد فردگرایی روش شناختی به عنوان رویکرد اقتصاد نئوکلاسیک به پدیدهی نوظهوری اجتماعی، بر اساس واقعگرایی انتقادی است؛ با این هدف که از این راه پرتویی بر مسائل روش شناسی اقتصاد اسلامی افکنده شود. زیرا این رویکرد روش شناختی بر مطالعات اقتصاد اسلامی نیز سایه انداخته است.هدفهایی که این پژوهش دنبال میکند، عبارتند از نقد فردگرایی روش شناختی بر پایهی واقعگرایی انتقادی، تحقیق دربارهی ضرورت فردگرایی روش شناختی در اقتصاد نئوکلاسیک، نقد رابطهی خرد- کلان در اقتصاد نئوکلاسیک از منظر واقعگرایی انتقادی، و بررسی و نقد روش شناسی اقتصادی و نظریه اقتصاد اسلامی آیت الله سید محمدباقر صدر بر پایه واقعگرایی انتقادی.این پژوهش برای نیل به اهداف یاد شده، دو فرضیه را بررسی میکند. نخست، با فرض این که فردگرایی روش شناختی ویژگی ضروری مکتب اقتصاد نئوکلاسیک است، مدعی است که قوانین پدیدههای کلان و پیچیدهی اقتصادی قابل تقلیل به قوانین مربوط به افراد نیست. دوم، با فرض این که نسبت روش شناسی اقتصادی آیت الله صدر با واقعگرایی انتقادی عموم و خصوص من وجه است؛ مدعی است که واقعگرایی انتقادی میتواند روش و نظریه اقتصاد اسلامی صدر را توجیه کند.برای مطالعه این فرضیهها، این پژوهش در شش فصل سامان یافته است. فصل نخست به طرح مسئله و ضروت آن، اهداف، پرسشها و دیگر ویژگیهای این تحقیق میپردازد. در فصل دوم ادبیات فردگرایی روش شناختی مرور میشود و رویکردهای مختلف فردگرایی روششناختی شامل رویکرد روانشناختی در انگلستان و آلمان، رویکرد مکتب اتریش، رویکرد ساختاری، رویکرد نهادی و رویکرد پاپری بررسی میشود. فصل سوم به نقد و ارزیابی رویکردهای فردگرایانهی تقلیلگرا و غیر تقلیلگرا، و هم چنین رویکردهای جمعگرایانه و واقعگرایی انتقادی به مسئله نوظهوری اجتماعی میپردازد. در این نقد و بررسی از برخی مفاهیم فلسفه علم و فلسفه ذهن هم چون ابتنا، تحقق پذیری چندگانه، انفصال فاحش، و علیت رو به پایین استفاده میشود. در فصل چهارم فردگرایی روش شناختی اقتصاد نئوکلاسیک بر اساس آموزهی واقعگرایی انتقادی که هستی شناسی، معرفت شناسی و روش شناسی را ملازم یکدیگر میداند، بررسی و نقد میشود. برای این کار، اقتصاد نئوکلاسیک از وجوه هستیشناختی، قیاسگرایی، اتمیسم اجتماعی، انتظام علی، انسداد، و ساختار و عاملیت ارزیابی میشود. بر اساس یافتههای حاصل از مطالعات فصلهای دوم، سوم و چهارم در نقد و ارزیابی فردگرایی روش شناختی اقتصاد نئوکلاسیک، در فصل پنجم به بررسی ظرفیتها و قابلیتهای رویکرد واقعگرایی انتقادی در توجیه روش و نظریه اقتصاد اسلامی آیت الله صدر پرداخته میشود. در این فصل سعی میشود نسبت آموزههای واقعگرایی انتقادی با اقتضائات روش شناختی نظریه اقتصاد اسلامی صدر بررسی و ارزیابی شود. برای این کار، نظریههای توزیع پیش و پس از تولید، و هم چنین عدالت اجتماعی صدر از بعد روش شناسی تجریه و تحلیل میشود. در فصل پایانی گزارشی از یافتههای این پژوهش و ارزیابی فرضیههای آن ارائه میشود.بنابر نقد و تحلیل نظریههای فردگرایانه نوظهوری نتیجه میشود که قوانین مربوط به پدیدارهای اجتماعی پیچیده به نحو قانونمندی به مفاهیم و قوانین فردی قابل تقلیل نیست. اما اقتصاد نئوکلاسیک به این دلیل به فردگرایی روش شناختی روی آورده و لوازم آن را پذیرفته است که بتواند شناختی اقتصادی مطابق معیارهای اثباتگرایی خلق کند. آنان فردگرایی روش شناختی را به این دلیل مفروض گرفتند که علم اقتصاد از سازوکاری برخوردار باشد که فرمالیسم، قیاس گرایی، انتظام علیتی، سیستمهای بسته، اتمیسم و تقلیل گرایی را روا دارد. چرا که این شرایط برای امکان پذیر ساختن توضیح استنتاجی- قانونی که الگوی مورد نظر اثباتگرایی است، ضروری میباشد. بنا بر این، فرضیه اول این پژوهش مبنی بر که قوانین پدیدارهای کلان و پیچیدهی اقتصادی قابل تقلیل به قوانین مربوط به افراد نیست، قابل دفاع به نظر میرسد. آیت الله صدر در روش شناسی اقتصادی خود، ایستارهای اثبات گرایی را مفروض میگیرد. از این رو غالب مواضع روش شناختی او درباره علم و به ویژه علم اقتصاد با اقتصاددانان نئوکلاسیک سازگار است. اما، با جداکردن تکلیف مکتب اقتصادی از علم اقتصاد، از مقولاتی سخن به میان میآورد که توجیه آن از اثبات گرایی ساخته نیست. رابطه عاملیت و ساختار در واقع گرایی انتقادی ظرفیت مناسبی برای تبیین وجوه فردی و اجتماعی فعالیتها در اقتصاد اسلامی فراهم میکند که از عهده فردگرایی روش شناختی خارج است. به نظر میرسد که واقع گرایی انتقادی تا حدی زیادی از این ظرفیت برخوردار باشد که مقولات روش شناختی صدر هم چون اصول، کشف، روبنا و زیربنا، واقعی بودن، اخلاقی بودن، عقیده، مفهوم، و عاطفه را توجیه کند. بنابر نقاط اشتراک یاد شده میان روش شناسی اقتصادی آیت الله صدر و واقعگرایی انتقادی، فرضیه دوم مبنی بر این که واقعگرایی انتقادی، روش و نظریه اقتصاد اسلامی صدر را توجیه میکند، قابل قبول به نظر میرسد.
واژههای کلیدی: فلسفه علوم اجتماعی و اقتصادی، فردگرایی روش شناختی، رئالیسم انتقادی، روش شناسی و نظریه اقتصاد اسلامی صدر.