عنوان
نقش مردم در نظارت و مهار قدرت سیاسی از دیدگاه فقه مذاهب اسلامی و حقوق افغانستان
نویسنده
استادراهنما
محمود ویسی
استادمشاور
افتخار دانشپور
محل نشر
تهران
تاریخ نشر
۱۴۰۰
مقطع تحصیلی
کارشناسی ارشد
مشخصات ظاهری
د، ۷ ص.
زبان
فارسی
توضیح
قدرت سیاسی اگر نظارت و مهار نشود، جامعه به فساد و تباهی می کشد و موجب تضییع حقوق دیگران می شود. نظارت بر قدرت سیاسی به معنای جلوگیری از سوء استفاده از قدرت و ارایه نقطه نظرهای اصلاحی در جهت هدایت مدیران سیاسی است؛ در یک کلمه بستن راه های پنهان و آشکار استبداد و استکبار در معنا و مفهوم نظارت بر قدرت سیاسی نهفته است. نظارت و مهار قدرت سیاسی در تمامی نظام های سیاسی به شکل های مختلف مطرح بوده است. اسلام با آن که قدرت زمامدار را امانتی در دست وی می داند، نظارت و مهار قدرت سیاسی را نیز مورد توصیه و تاکید قرار داده است؛ اسلام علاوه بر نظارت درونی بر نظارت بیرونی نیز تاکید ویژه دارد. پرسش اساسی که در این تحقیق مطرح است این است که نقش مردم در نظارت و مهار قدرت سیاسی از دیدگاه فقه مذاهب اسلامی و حقوق افغانستان چیست. پژوهش حاضر در پاسخ به این سوال، با روش توصیفی-تحلیلی از طریق جمع آوری مطالب از منابع فقه مذاهب اسلامی و حقوق افغانستان به شیوه کتابخانه ای، به یافته های زیر رسیده است: با وجود اختلاف در مبنای مشروعیت قدرت سیاسی میان مذاهب اسلامی، نظارت بر قدرت سیاسی لازم و اصل پایدار و مستحکم فرض شده و مسئولیت انجام آن بر عهده مردم گذاشته شده است. در این زمینه آیات، روایات و سنت عملی پیامبر(صلی الله علیه و اله وسلم) و یاران ایشان گواه بر این مدعاست. امر به معروف و نهی از منکر، نصیحت و ارشاد از جمله شیوه های قدیمی و خاستگاه های نظارت و مهار قدرت سیاسی در فقه مذاهب اسلامی هستند که نظارت مردمی را در جامعه اسلامی تحقق می بخشند. احزاب سیاسی، جامعه مدنی و مطبوعات و رسانه ها از جمله شیوه های جدید نظارتی از سوی مردم در فقه مذاهب اسلامی شناخته شده اند. تحقق توحید و اجرای شریعت، احیای حق و عدالت خواهی، تحقق معروف و جلوگیری از منکرات، اصلاح گری و فساد ستیزی، اهتمام به امور مسلمین و حفظ مصالح عمومی از جمله پیامدهای نظارت بر قدرت سیاسی می باشند. البته سوء ظن، دخالت در امور دیگران، افترا و اتهام اخلاقی و توهین و تحقیر در این نظارت تحریم شده است. بدیهی است حق چنین نظارتی برای مردم نیز در حقوق افغانستان مورد تاکید واقع شده و مردم می توانند با بهره گیری از آزادی بیان، مطبوعات و رسانه ها، احزاب سیاسی، جامعه مدنی، اجتماع، اعتصاب، مظاهره و تحصن، قدرت سیاسی را مورد نظارت قرار داده و بدین ترتیب مانع سوق آن به فساد و خودکامگی شوند؛ هرچند موانع قانونی و عملی بر سر راه این نظارت وجود دارد.
واژههای کلیدی: مردم، نظارت و مهار، قدرت سیاسی، فقه مذاهب اسلامی، حقوق افغانستان.